پرسش جدی در برابر کارگران این است آنهایی که با سرزنش های کلامی در رادیو تلویزیون های فارسی زبان وابسته به اپوزیسیون راست افراطی ارتجاعی از تاخیر حضور سازمان یافته ی طبقه کارگر در این خیزش عمومی به صورت های مختلف از کارگران میخواهند به اعتصابات سراسری دست زنند در آینده ی پیش رو برای این طبقه ای که بیشترین جمعیت ایران را تشکیل می دهد؛ چه حقوقی متصور هستند؟
ادامه مطلب را بخوانيد »
شعارهایی که این وضعیت را دگرگون کند قطعا و بیش از هرچیز بر نفی دیکتاتوری و استبداد دینی و هر گونه استبداد پیشینی (چون استبداد به ظاهر مشروطه سلطنتی) و استبدادهای پسینی متکی صرف به دموکراسی تقلیل یافته صندوق آرایی خواهد بود. اصل بر آزادی در تمامیت آن است که امروزه با شعار «زن_ زندگی _آزادی» در جامعه و جهان جاری شده است. از آنجا که زنان بطور تاریخی از آزادی بی بهره بوده اند، ازادی زن بهترین ضمانت برای آزادی جامعه و زندگی شرافتمندانه و انسانی است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
برای یافتن بهترین راهها باید به سازماندهی مناسب مبارزه مثل کمیته های محلی و یا شوراهای محلی از پیشروترین جوانان و همچنین پدران و مادران خردمند و تجربه دار را شکل داد. به همراه آن ایجاد کمیته های اعتصاب در کارخانه ها و واحدهای کار و تولید در هماهنگی با سایر سازمانهای مردمی به توانمندی مبارزات خواهد افزود. این تجارب در همه ی قبام های مردمی به کار آمده است و در حال حاضر نیز کمبود آن به شدت حس میشود. باید کوشید این کمبود را با آگاهی و شناخت از محیط زندگی و محل کار برطرف کرد. باید شعار “پیش به سوی تشکیل کمیته های محلی” و “پیش به سوی تشکیل کمیتههای اعتصاب” بر در و دیوار های شهرها نقش بندد.
ادامه مطلب را بخوانيد »
آزادی زندانی سیاسی اولین نشانههای پیروزی در این جدال مردم علیه رژیم ضدمردمی است! نمی توان و نباید خانوادههای زندانیان سیاسی را تنها گذاشت. خانوادههای زندانیان سیاسی به پشتوانه حمایتهای مردمی پشت دیوارهای زندانها خواست آزادی فرزندانشان را فریاد میزنند. بسیار پدران و مادرانی که فرزندانشان پشت دیوارهای زندانهای جمهوری اسلامی منتظر حمایت های بیدریغ ما مردم هستند!
ادامه مطلب را بخوانيد »
امروز دیگر هرگونه نشستن و دل به تردید راه دادن جایز نیست! یکبار پیش از انقلاب 1357 ندایی از سوی پیشروان مبارزه ضد دیکتاتوری آنزمان برخواست که خطاب به روشنفکران هشدار می داد گول آنان که در خانه به درازگویی نشسته اند را نخورید؛ «قیام را باور کنید!» امروز آن ندا این بار از فریاد دانشجویان و زنان و مردان مبارز در خیابان برمی آید که در خانه ننشینید و با دست زدن به اقداماتی شایسته به سازماندهی اجتماعی بپردازید و برای پیشبرد آرمان های شرافتمندانه مردم برای آزادی؛ برای زن_ زندگی _ آزادی و این بار برای رهایی همیشه از چرخه ی استبداد تاریخی شیخ و شاه و هر استبداد دیگری بپا خیزید!
ادامه مطلب را بخوانيد »
حکم آتش با اختیار رهبری نظام جمهوری اسلامی درست در هنگامهای که رژیم ولایی شیعه در کشور عراق فرمان بزرگترین رفراندوم قدرت منطقهای خود را در اربعین تدارک میدید؛ چنان هزینه های ناشی از این قدرت نمایی را برباد داد که دیگر حتی آن هیمنهی پس از حضور چند میلیونی نیز برزبان هیچ رسانه ای جاری نشد و هیچ کس خاطرات این حضور را به خاطر نسپرد! و این همه از برکات فرمان آتش به اختیاری رژیم جهل و جنایت است که دربیان این فرمان این بار به دست خود خدای دهه شصت را به گور میسپارد!
ادامه مطلب را بخوانيد »
راهکار عاجل در مقابل تهاجمات به مبارزان راه آزادی و عدالت از زنان و مردانِ کارگر و کشاورز، دانشجو و معلم، نویسنده و شاعر، هنرمند و سینماگر، دگراندیش و وکیل و روزنامه نگار و ….. آنچه امروز باید در کنار سایرِ شعارهای مطالباتی پر طنین فریاد زده شود و ضرورت دارد به هر شکل ممکن به یک مطالبهی ملی ارتقاء یابد؛ شعار “زندانی سیاسی _ بی قید و شرط و قوری _آزاد باید گردد” است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
ما در راهکار سوسیالیستی خود را ملزم به طرح نظراتی که راه را برای تامین هرگونه اتحاد عمل که در راستای تامین آلترناتیو موثر برای جنبش های اجتماعی برابری خواه و دموکراتیک میدانیم و به این وسیله این اعلام میداریم مطالبی که بتواند این خواست عاجل و مبرم را تامین کند را منتشر خواهیم کرد.
ادامه مطلب را بخوانيد »
وقتی از سازماندهی صحبت میکنیم لزوما ارجاعمان به یک سازمان سیاسی که به شکل کلاسیک مردم را در اعتراضات رهبری میکند نیست، بلکه شبکهای سازمانی را مدنظر داریم که در آن خیزشهای تودهای توسط نیروهای مورد اعتماد مردمی و دارای سرمایهی اجتماعی در میان آنها در میدان عمل رهبری شده و این نیروهای مورد اعتماد در ارتباط و مبادلهی فکری با شبکهای از فعالان سیاسی چپ هستند که حامل ایدههای مبارزه طبقاتیاند و خود در دایرهی شمول هستههایی سیاسیاند که یک منظومهی نظری خاصی را دنبال میکنند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
تهران احتمالا آخرین جایی است که در جریان سلسلهای از خیزشها بپا خیزد. به عبارت دیگر تهرانیها چشم به انتظار حاشیه هستند تا جرأت بیرون ریختن پیدا کنند. آری تهران هم بپا میخیزد هنگامی که در تنگای محاصرهی حاشیهها واقع شده باشد. امروز اهواز و شیراز و اصفهان و کردستان طلایهدار نبرد علیه حاکمیتاند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
چارهی کار این است: این دور باطل باید به گورستان تاریخ سپرده شود! هدف مبارزات مردمی، رهایی از دور باطل استبداد و دیکتاتوری برای تحقق عدالت و آزادی است که برای رسیدن به این هدف، مردم میتوانند خود نوعی زندگی مبارزاتی علیه ستم و تبعیض را سازمان دهند و در برابر سازمان سرکوب و فریب، سازماندهی مبارزهای قویتر و پایدارتر و هدفمند باشند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
فرقی نمیکند که پهلوی باشد یا جمهوری اسلامی، دولت اصلاحطلب باشد یا اصولگرا، سرمایهداری ایالات متحده باشد یا سرمایهداری چین؛ هنگامی که روز جهانی کارگر فرامیرسد تو گویی حاکمان ناقوس مرگ خویش را در رژههای اعتراضی کارگران میشنوند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
برای مقابله با فاشیسم درون اوکراین باید جنبش کارگری و چپ این کشور را تقویت کرد و فعالیتهای فاشیستها را افشا کرد. آنچه از تجاوز نظامی روسیه در ارتباط با فاشیستهای اوکراین حاصل شده است، برکشیده شدن آنها به سطح «قهرمانان ملی» است که در قالب گردانهایی در برابر روسها ایستاده و از میهن دفاع میکنند. همچنان که این جنگ باعث تقویت چهرهی امپریالیسم آمریکا به عنوان نیرویی دموکراسیخواه و مدافع حقوق بشر شد، فاشیستها را هم در هیأت میهنپرستانی جان بر کف ارتقا داد و در عمل موقعیت جنبش چپ -چه در اوکراین و چه در سطح جهانی- بیش از پیش تضعیف شد.
ادامه مطلب را بخوانيد »
از ابتدای جنگ اوکراین در فضای سیاسی ایران، بجز حاکمیت جمهوری اسلامی و مدافعان آن، گرایشی از چپ به دفاع از روسیه پرداخت و این دفاع را نتیجهی یک تحلیل عمیق مارکسیستی-لنینیستی از امپریالیسم عنوان کرد و کوشید تا موضع ضدجنگ و منتقدِ امپریالیسم آمریکای گروههایی از فعالان چپ را «پرو-ناتو» عنوان کند و ذیل انواع برچسبها منکوب کند. در نظر اینان «دفاع از صلح» در هنگامهی جنگافروزی امپریالیسم چیزی نیست جز آب به آسیاب آن ریختن و لاجرم باید به دفاع از طرف ضدامپریالیسم پرداخت. آنچه این موضعگیری را در هنگامهی جنگ اخیر دچار چالش میکند این است که ماهیت طرف روسیه چیست که تو گویی «لاجرم» مینماید که متأثر از موضعی مارکسیستی-لنینیستی به دفاع از آن برخیزیم؟ در ادامه به نمونه از این توجیهات و چالشهای بار بر هر یک میپردازیم.
ادامه مطلب را بخوانيد »
به بهانهی نامگذاری سال جدید به «تولید دانشبنیان و اشتغالزایی» توسط خامنهای، خوب است تا پشت پردهی این واژههایی که از دهان بسیاری از نخبگان عرصه اقتصاد هم مطرح میشود را باز کنیم. منظور از «تولید دانشبنیان» واقعا چیست؟
ادامه مطلب را بخوانيد »
در دومین سال خاموشی رفیق فریبرز رئيسدانا یادش را گرامی بداریم
بگذارید ازجنگ اوکراین شروع کنیم: بسیاری معتقدند که اگر رئیسدانا زنده بود حتما با حساسیتهایی که نسبت به خطر امپریالیسم (و در صدر آن آمریکا) داشت، بانی جنگ را ناتو میدانست و از اقدام روسیه ذیل عنوان «جنگ پیشگیرانه علیه فاشیسم و امپریالیسم» یاد میکرد. او زنده نیست و ما تنها میتوانیم با کنار هم گذاشتن دیگر مواضع و منش سیاسیاش نسبت به فهم اظهارنظر فرضیاش اقدام کنیم.
ادامه مطلب را بخوانيد »
در چنین شرایطی تنها یک شعار محور همهی فعالیت های کارگری قرار می گیرد و آن: “پیش به سوی ایجاد سازمان های کارگری مستقل و واقعی” خواهد بود. سازمان هایی که مضمون فعالیت سندیکایی و اتحادیه ای دارند و میتوانند همه کارگران را فارغ از هر نوع تفاوت در برگیرند. دولتهای سرمایهداری در جمهوری اسلامی تنها با وجود چنین سازمانهای گسترده و توانمندی ناچار از دریافت پیام جدی کارگران در سایر عرصههای مطالباتی و از جمله حق تعیین سرنوشت مزدی خواهندشد.
ادامه مطلب را بخوانيد »
اوکراین امروز بدل به یک عرصهی همآوردی دو امپریالیسم روسیه و آمریکا شده است. یکی با خصلتویژهی رژیمی دیکتاتور و سرکوبگر که دارای بیشترین بده-بستان اقتصادی با روسیه بود و دیگری رژیمی با راستترین سیاستها و شکلی از آپارتاید علیه روسزبانهای اوکراینی که اوکراین را همچون مفصلبندی برای تأمین گاز میبیند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
برای مهار کردن یک کنش اجتماعی همبسته، همواره سعی میشود کنشگران را از خطر چیزی موهوم که منافع آنان را به ممکن است تهدیدکند؛ بترسانند و آنها را از ادامهی کنشگری بازدارند در نتیجه آن کنش جمعی همبسته یا متوقف میشود و یا از هم گسیخته و پاره پاره میگردد. و این کار در رسانههای وابسته به قدرت؛ فرهنگی را تولید میکند و برای پیشبرد آن فرهنک نیز ادبیات و واژگان سازی میشود. این کار در همهی رژیمهایی ضدمردمی که یا قادر به پاسخگویی به مطالبات مردم نیستند و یا پاسخگویی به مطالبات را به سود خود نمیبینند؛ متداول است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
مدتهاست کلابهاوس به موضوعی با جذابیتهای آنی و ابزاری در خدمت برونریزی خشمگینانه و عقدهگشایانهی نیروهای سیاسی قرار گرفته است. این فضا تقریبا بیشتر شبهای هفتهی این نیروها را به خود اختصاص میدهد و آنچنان گفتگوهای شورانگیزی در آن به راه میافتد که هر تازه واردی را به یاد روزهای گفتگوهای خیابانی پیش و بعد انقلاب 1357 میاندازد. اما این گفتگوها تاچه اندازهای میتوانند به پراکسیس و کنش پیوسته و همبسته برای جنبش رهاییبخش و گذار از دیکتاتوری موجود انجامد؟
ادامه مطلب را بخوانيد »
معضل دیگری که در بررسی ریشههای قیام در قزاقستان باید درنظر گرفت، حاکمیت مطلقهی آن است. سالها دولت هزینهی هنگفتی را صرف دستگاههای امنیتی خود کرده است. هر مخالفت و انتقادی از سوی حکومت سرکوب میشود و با ارعاب، زندان و … روبهروست. هیچ اپوزیسیونی در این کشور وجود ندارد. دستگاه حکومتی به طور کامل همه را سرکوب کرده است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
چارهی کار این همه خشم و اندوه ما را تنها و تنها ادامهی نبرد است و سازمانیابی در هر سپهر و مکان. ماشین کشتار جمهوری اسلامی را تنها با ایستادگی جمعی و مداومت میتوان متوقف کرد.
ادامه مطلب را بخوانيد »
در حالی که مشاهده میشود انواع نیروهای اپوزیسیون راست چطور از بیتدبیری و بیکفایتی حاکمیت، بهشت منطق بازار آزاد و خصوصیسازی را به عنوان یگانه راه موجود برای نیل به آزادی نتیجه میگیرند، سوسیالیستها وظیفه دارند برای مردم معلم و کارگر و بازنشسته روشن کنند که چطور این منطق راهحلی برای بحرانهایی که زندگی آنها را فراگرفته است نخواهد بود.
ادامه مطلب را بخوانيد »
جنبش 16 آذر ققنوسی است که از خاکستر نسل های پیش از خود سر برمیآورد. شاهد این مدعا اینکه جمهوری اسلامی هراسناک از رشد و گسترش این جنبش در سال های اولیه بعد از انقلاب با یورش وحشیانه تحت اسم رمز “انقلاب فرهنگی” ضمن آشکار سازی گرایش به شدت ارتجاعی و غیردموکراتیک خود اولین نشانه های دشمنی با علم و آموزش را به نمایش گذاشت.
ادامه مطلب را بخوانيد »
سرمایه داری ایران در پی تغییرات اخیر در نظام اجرایی کشور به دنبال تسلط کامل بر همه عرصههای مناسبات کارگری – کارفرمایی است. اولین اقدام هماهنگ و البته از مجرای بهخدمتگیری پارلمان سرمایهداری؛ بردن طرح الحاقیه ای به عنوان تبصره 2 ماده 41 قانون کار به مجلس است که برابر آن موضوع حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار شامل کارگاههایی که در روستا یا مجاورت و محدوده روستاهای کشور است و همچنین کارگاه های دربر گیرنده ی تا 10 کارگر نمی شود و تعیین مزد در این موارد به توافق کارگر و کارفرما سپرده خواهد شد.
ادامه مطلب را بخوانيد »
اتفاقی که در اصفهان افتاد، دومینویی است که دیگر شهرهای ایران را هم دربر خواهد گرفت. سالهاست که متخصصان حوزهی آب از بحرانی بزرگی خبر میدهند که تمامی معادلات سیاسی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار خواهد داد: از خشکسالی گرفته تا تشدید شکافهای قومی؛ و از مهاجرت گرفته تا شورشهای خونین مردمی علیه حکومت.
ادامه مطلب را بخوانيد »
درست است که در قیام آبان بسیاری از مردم کشته شدند و به خاک افتادند و خشونت و وحشیگری نیروهای سرکوب هم قابل کتمان نبوده و نیست، اما ورای این وحشیگری و کشتههای بسیار، اتفاق دیگری نیز در آبان رقم خورد: مقاومت. مقاومتهای بسیاری که در این ماه توسط مردم اتفاق افتاد نکتهی اصلیایست که در رویکردهای حقوق بشری مدام انکار میشود. البته آنها در مواجهه با این چالش چنین پاسخ میدهند که “ما سیاسی نیستیم و مسأله انکار مقاومت مردم نیست، بلکه قصد ما افشای ماهیت جنایتکار جمهوری اسلامی است.”
ادامه مطلب را بخوانيد »
مقامات اسرائیلی بیش از بیست سال است که هشدار میدهند که ایران تنها یک سال تا دستیابی به سلاحهای هستهای خود فاصله دارد و باید متوقف شود، ادعایی که بارها و بارها تکرار شده است، اما اکنون آنها در واقع در حال تامین مالی هستند. تسلیحاتی که برای انجام کار مورد نیاز خواهند بود. آویو کوهاوی، رئیس ستاد نیروی دفاعی اسرائیل بارها گفته است که ارتش اسرائیل در حال «شتاب بخشیدن» به برنامههای حمله به ایران است و سیاستمداران اسرائیلی از جمله بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر سابق اسرائیل، مرتباً تهدید کردهاند که برای مقابله با تهدیدات اسلامی هر کاری که باید انجام شود انجام خواهند داد.
ادامه مطلب را بخوانيد »
اتفاقات اخیر پیرامون حملهی سایبری به جایگاههای بنزین از اهمیت بسیار مهمی برخوردار است. دلیل این امر را نخست باید در آنچه این حمله برایمان آشکار کرد بجوییم و سپس آشکار کنیم که آنچه هویدا شده در بستر پراتیک اجتماعی به چه معناست.
ادامه مطلب را بخوانيد »
با وجود اینکه بنیصدر پس از بازرگان و مجموعهی نهضت آزادی به عنوان نیرویی حاضر در قدرت لباس اپوزیسیون بر تن کرد، اما شدت بحرانی که از این جدایی دامان رژیم را گرفت در قیاس با اصلاحطلبان و احمدینژاد، بیسابقه است. او تنها رئیسجمهور در تاریخ ایران است که از قدرت خلع میشود و نمیتواند مقبول نیروهای از پیش اپوزیسیون جمهوری اسلامی باشد. بنیصدر اما فقط درون هیأت حاکمهی رژیم نبود که شکافی ایجاد کرد، بلکه پیرامون موضعگیری دربارهی او، نیروهای چپ نیز چند پاره شدند و انشعاباتی را تجربه کردند. آنچه که از آن تحت عنوان «مسألهی بنیصدر» یاد میکنیم در واقع منبعث از پرسشی است که در آن سالها (و حتی تا به امروز) منشأ اختلاف گروههای مختلف چپ با یکدیگر بود
ادامه مطلب را بخوانيد »