نوامبر 3, 2019
مقاله برگزیده: «کنترل کارگری و سیاست اشغال کارخانه»، نوشتهی: اَلِن تاکمَن، ترجمهی: دلشاد عبادی (قسمت اول)
از آنجا که سیاست های ضد مردمی و ضد کارگری خصوصی سازی در ایران، ضربات مهلکی را هم به کارگران و هم به زیر ساخت های اقتصاد صنعتی وارد آورده است و موجبات خسارات بی شماری بر منافع عمومی شده است و از آنجا که واگذاری و برگشت این واحد ها به دولت نیز بنا بر خواست و تمایل سرمایه دارانه حاکمیت مجددا به شکل دیگری زیان علیه مردم را باز تولید می کند؛ راهکار سوسیالیستی برآنست تا تجربیات موجود در جهان و به ویژه در کشورهای سرمایه داری را به کارگران و زحمتکشان معرفی کند تا از این رهگذر شیوه های متناسب با شرایط کنونی ما در ایران از میان این تجارب با پویایی و خلاقیت هایی که تداوم یک سیاست مردمی ضمانت کند، کسب و به کار گرفته شود. مقاله زیر نوشته آلن تاکمن، ترجمه دلشاد عبادی ازاین دست تجربیات در باره کنترل کارگری و…. است که در سه قسمت برای خوانندگان خواهد آمد.
راهکار سوسیالیستی:
از آنجا که سیاست های ضد مردمی و ضد کارگری خصوصی سازی در ایران، ضربات مهلکی را هم به کارگران و هم به زیر ساخت های اقتصاد صنعتی وارد آورده است و موجبات خسارات بی شماری بر منافع عمومی شده است و از آنجا که واگذاری و برگشت این واحد ها به دولت نیز بنا بر خواست و تمایل سرمایه دارانه حاکمیت مجددا به شکل دیگری زیان علیه مردم را باز تولید می کند؛ راهکار سوسیالیستی برآنست تا تجربیات موجود در جهان و به ویژه در کشورهای سرمایه داری را به کارگران و زحمتکشان معرفی کند تا از این رهگذر شیوه های متناسب با شرایط کنونی ما در ایران از میان این تجارب با پویایی و خلاقیت هایی که تداوم یک سیاست مردمی ضمانت کند، کسب و به کار گرفته شود.
مقاله زیر نوشته آلن تاکمن، ترجمه دلشاد عبادی ازاین دست تجربیات در باره کنترل کارگری و…. است که در سه قسمت برای خوانندگان خواهد آمد.
بریتانیا، دههی 1970
کننترل کارگری و سیاست اشغال کارخانه
نوشتهی: اَلِن تاکمَن
ترجمهی: دلشاد عبادی
قسمت اول:
در سیامین روز از ماه ژوئیهی سال 1971، خبرنگاران مطبوعاتی که در ورودیهای شرکت کشتیسازیِ آپِرکلاید (UCS) منتظر بودند، شنیدند که جیمی رِید، رئیس کمیتهی نمایندگان کارگریِ کارگاههای گلاسکو، چنین اعلام میکند
این نخستین نمونه از این نوع کارزار در سنت اتحادیهگرایی است. [کارگران کارگاه] … اعتصاب نخواهند کرد. ما حتی تحصن نخواهیم کرد. ما اقدام به اشغال کارگاهها خواهیم کرد چراکه دیگر نمیپذیریم افرادی ناشناس تصمیمگیرنده باشند. ما اعتصابی نیستیم. بلکه افرادی مسئولیتپذیریم که با شایستگی و انضباط به راهبری خودمان میپردازیم. ما میخواهیم کار کنیم. ما گربههایی وحشی نیستیم [1] (BBC,1971). [2]
علت چنین اعلانی این بود که حمایت مالیِ دولت پایان یافته بود و کارگاهها رسماً به ورشکستگی کشیده میشدند و سرنوشتشان به دست کسانی میافتاد که کارشان نقد کردن همهی داراییها برای پرداخت به طلبکاران بود. همین حضور مطبوعات در محل نشان میدهد که آنان پیشبینی میکردند که نمایندگان کارگری قصد دارند در برابر تعطیلی دست به مخالفتهایی بزنند. با این حال، این کنش در طول دههی بعد به عامل اصلی الهامبخش برای بیش از 260 مورد از اشغالهای کارگری در بریتانیا تبدیل شد [3] چرا که رید توانست این کنش را از بدل شدن به صرفاً تحصن دور نگاه دارد، و در هجدهماه پس از آن، نمایندگان کارگری که «ادامهی حضور در محل کار» [4] [work-in] را سازماندهی میکردند، اساساً توانستند نظامی از قدرت دوگانه را در کنار مدیران جدید برقرار و حفظ کنند.
منطق اشغال محلکار در سرمایهداری
رید همچنین تلاش داشت که استراتژی «حضور در محل کار» را از بدل شدن به اعتصاب، یعنی ابزار سنتیِ زرادخانهی کنش صنعتی، دور نگه دارد. اعتصاب بهعنوان کنار کشیدنِ نیروی کار، به این معنا بود که کارگران محیط کار را ترک کنند، تاکتیکی که احتمالاً در شرایط تعطیلی احتمالی کارخانه غیرسودمند بود. تاکتیک حضور در محل کار از سوی کارکنان کشتیسازی آپرکلاید به این معنا بود که تمام کسانی که از سوی مالک جدید برکنار شده بودند نیز کماکان هر روز بر سر کار حاضر میشدند، هرچند دیگر کارگر مزدی بهحساب نمیآمدند. بااینهمه، اگرچه این اقدام به وجه ممیزهی این دوران بدل شد، دیگر موارد اشغال کارخانهها از لحاظ میزان تسلط بر محیط کار از این پیشتر رفتند. اشغال محلکار با درگیر کردن کارگرانی که مدعیِ بهدست گرفتن کنترل از طریق نیروی کارشان و حذف کسانی هستند که دارای حقوق مالکیتیاند، اصول بنیادینِ کنترلِ مالکیت خصوصی را ذاتاً به چالش میکشد.
اشغال همچنین با طرح مطالبهی گسترش حق دسترسی به اطلاعات ورای محدودیتهای زمانیِ قرارداد کاری، محدودیتهای مرتبط با فروش نیروی کار به سرمایه را نیز به چالش میکشد. درحالیکه یکی از مفسران متأخر چنین استدلال میکند که «اشغال کارخانه یک تاکتیک مربوط به مبارزهی طبقاتی است ــ نه تجربهای در کنترل کارگری»، [اما باید اذعان کرد] که مسائلی ذاتی در رابطه با کنترل وجود دارند که با این اقدام به میان میآیند (شِری،2010: 126). کارگران نهتنها با این اقدام ابزارهای تولید را، هرچند موقت، تصاحب میکنند، بلکه ضمن حفظ و استمرار ظرفیت سازمانی بهمنظور ابقای کارخانه، مشروعیت چنین اقدامی را نیز ترویج میکنند. بنابراین، اگر اشغال مستلزم تداومِ تولید است، استراتژی حضور در محل کار نیز مستلزم سازماندهی تولید و ازهمینرو، شکلی اولیه از خودمدیریتی کارگری و برخی عناصر آن است. این اقدام منجر به طرح پرسشهایی دربارهی بدیلهای آتیِ سازماندهی و نقش نیروی کار و همچنین مالکیت رسمی کارخانه میشود.
تاکتیک اشغال بهوضوح پرسشهای بیشتری را پیش میکشد. چرا باید در زمانی مشخص، این تاکتیک مشخص اتخاذ میشد؟ و چرا در بیستوپنج سال بعد تقریباً هیچخبری از این تاکتیک نبود؟ آن دوران درگیری [و تجربهی حاصل از] این تاکتیک، حتی با وجود کنار گذاشته شدنش، کماکان چه میراثی برای نسلهای بعدی مبارزه به جا گذاشته است؟ این مقاله از رهگذرِ بررسیِ انفجارِ خلاقیتی که این تاکتیک به همراه آورد (گال،2010)، شاید بتواند تاحدی در پرتو افکندن بر چرایی ظهور مجددِ اشغال محل کار در واکنش به بحران یاریرسان باشد.
پایان اجماع سیاسی بریتانیا
اجماع سیاسیِ پس از جنگ در بریتانیا، که مبتنی بر گسترش صنعتی و رشد اقتصادی و حمایت از رفاه بیشتر مصرفکننده بود، تا اوایل دههی 1960 رفتهرفته تضعیف شد. اقتصاد در حال گسترش بود، اما سرعت این گسترش بسیار کمتر از سایر رقبای صنعتیاش بود. این اجماع همچنین بر مالکیت دولتیِ صنایع و خدمات اصلی، تأمین خدمات درمانی و رفاهی و سازماندهی قدرتمند از سوی اتحادیههای کارگری بنا شده بود، اتحادیههایی که در دل بحران اقتصادی فزاینده بر مبارزهجوییشان افزوده میشد. دولتِ حزب کارگرِ ویلسون که در 1964 بر سر کار آمد، فرایند مدرنیزاسیونِ آشکارتر خود را آغاز و تلاش کرد با هیاهوی فرهنگِ عامهپسند در عصر ظهور بیتِلها [5] پیوندهایی برقرار کند.
این برنامه شامل گسترشِ برنامهریزی صنعتی و اقتصادی میشد ــ که بریتانیا را به ناگاه به «اوج التهاب انقلاب فناورانه» رساند ــ آنهم با تلاش برای عقب نماندن از رقابت بینالمللی از رهگذرِ ادغام شرکتها، بهویژه بخشهای صنعتی، فرایندی که همچنین با نام عقلانیسازی [اقتصاد] شناخته میشود. نتیجهی یکی از همین ادغامها، تشکیل کشتیسازی آپرکلاید در دههی 1960 از ادغام پنج شرکت کشتیسازی بود. اصولاً این فرایند میبایست از مجرای شرکتِ بازسازماندهیِ صنعتی (IRC) صورت میگرفت که هدف آن «ترویج تغییرات ساختاریای با هدف بهبود کارآمدی و سودآوریِ صنعت بریتانیا» بود (هَنزارد، 1974). شرکت بازسازماندهی صنعتی در تلاش برای عقلانیسازیِ سرمایهی صنعتیِ بریتانیا تأثیر گذاشت و موجب گردهم آوردن شرکتهای خوشهای [6] عظیمی شد که در پیِ تسهیل و کارآمدسازیِ عملیاتهای [تولیدی] چندگانه بودند تا بتوانند به وعدههای خود در خصوص دستیابی به صرفه به مقیاس[7] جامهی عمل بپوشانند، امری که خود منجر به رویاروییهایی با کارگران تشکلیافتهای شد که از «حقِ کار» [8] دفاع میکردند. اپوزیسیونِ محافظهکار یک «انقلاب خاموش» را شکل داد و استدلال میکرد که بازار باید به عملکردش ادامه دهد تا شرکتهای ناموفق ــ همان اردکهای علیل [9] اقتصاد ــ که مستحق دریافت حمایت دولتی نبودند سقوط کنند.
بیکاری درحال افزایش و رسیدن به مرز یک میلیون نفر بود، رقمی که از لحاظ سیاسی قابلقبول نبود. در دولت رستهای [10] جدید هم بر نفوذ و هم بر تعداد اعضای اتحادیههای کارگری افزوده میشد که با تغییری چشمگیر در میزان تأثیرگذاری بر سازماندهی در سطح کارخانه همراه بود (نک به پانیچ، 1976 و کروچ، 1977). دولت ویلسون همچنین دست به نخستین تلاش برای اصلاحی قانونی در رابطه با روابط صنعتی آن دوران زد: لایحهی «جایگزینی برای نزاع» [11] که در پی تنظیم و مقرراتبخشی اقدامات اتحادیههای کارگری بود. گرچه شروط اصلیِ [قراردادهای کاری] میتوانست بین سازمانهای کارفرمایی و مأموران تماموقتِ اتحادیههای کارگری، در سطحی ملی به چانهزنی گذاشته شود، اما اینک این شروط با چانهزنیهای محلی توسط نمایندگان کارگری ارتقا مییافت یا به حالت تعلیق در میآمد. همگام با اهمیت روبهرشدِ شرکتهای خوشهای چندمحصولی، نمایندگان کارگری نیز بهشکلی فزاینده در حال ایجاد کمیتههای مرکب بینکارخانهای بودند که بتوانند به ارتباط و هماهنگیِ استراتژی دست یابند.
هرچند نظام نمایندگان کارگری در افکار عمومی بهعنوان نیرویی تصویر میشد که به تعارض در محیط کار دامن میزند، اما بهواقع این نظام از رهگذر پایاندادن به تمامی مناقشاتِ چانهزنی بر سر مجموعهای از «افزایش پرداختیها»، موجب تخفیف جدالهای علنی شد. یکی از اثرات جانبیِ مهمِ ظهور نمایندگان کارگری، توسعهی دورههای آموزشی بود که اصولاً در دپارتمانهایی خارج از مجموعهی دانشگاهها پدیدار شد. این دورهها اتفاقی پدید میآمد و [ایجاد آنها] بیشتر به وجود یک آموزگار دلسوز و علاقهمند [بهموضوع] متکی بود، و درعینحال، باتوجه به نقش نمایندگان کارگری در استخدام، سازماندهی و مهارتهای چانهزنی، برنامهی آموزشی این دپارتمانها اغلب سالانه به بحث گذاشته میشد تا بتواند به مسائل و خطمشیهای اقتصادی و صنعتیِ گستردهتری بپردازد.
در دههی 1960 فقط حزب کارگر و محافظهکار نبودند که با کمبود حمایت روبرو شدند. حزب کمونیست نیز که موفق به حفظ پایگاهی مستحکم در اتحادیههای کارگری پس از جنگ شده بود، نخست در اثر انتقاد خروشچف از استالین و سپس به دلیل تهاجم [شوروی] به مجارستان در 1956، که احیاءِ شوراهای کارگری را کانون سازماندهیِ شورش مردمی تلقی میکرد، دچار همین معضل شده بود (برای مثال، نک به اندرسون،1964؛ لوماکس، 1976 و لوماکس 1980).
«چپ نو»یی درحال پدید آمدن بود که مدلهای بدیلی از سوسیالیسم را بررسی میکرد. برخی ظرفیتِ «خودمدیریتیِ» رژیم پساجنگِ یوگوسلاوی و برخی دیگر از مفسران چپ نو با بهرهگیری از این تجربه و نیز تجارب مشابه پیشین در سازماندهیِ محلکار، ضرورت بازگشت به دغدغههای مرتبط با «کنترل کارگری» را مطرح کردند. تونی توپهام [Tony Topham] در مقالهای که به سال 1964 در مجلهی نیولفت ریویو منتشر شد، چنین استدلال کرد:
رشد کیفیِ قدرت نمایندگان کارگری در صنعت، دلایل و شمارِ اعتصابها (بهویژه اعتصابات محلی و خودانگیخته) عوامل مهمی به حساب میآیند و احتمالاً در آیندهی نزدیک نیز تنشها پیرامون نقشِ نمایندگان کارگری تشدید خواهد شد … درحالیکه وظیفهی اصلی چپ باید کمک به زایش مطالباتِ صریح و روشن برای کنترل [کارگری] در سطح کارخانه باشد، میبایست بر ضرورتِ تعمیمبخشی این موارد به بیرون از کارخانه نیز اصرار ورزیم تا این مطالبات کل چارچوبِ تصمیمگیریِ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را در بر بگیرد (توپهام، 1964: 4).
مجموعهای از کنفرانسها با شرکت مقامات رسمیِ اتحادیههای کارگری، نمایندگان کارگری و دیگر فعالان و دانشگاهیان برگزار شد که به تأسیس بنیاد کنترل کارگری (IWC) در 1968 انجامید. البته تعمیم یک موضع یا خط مشخص به بنیاد کنترل کارگری خطا است (بَرَت براون، کواتس و توپهام، 1975)، چراکه آثار منتشرشدهی آنان طیف متنوعی از مباحث و رویکردها را شامل میشد (هیمَن،1974)، اما رویکردی که شخصیتهای اصلی دانشگاهی به کنترل کارگری ارائه میکردند، «دستاندازیِ» نیروی کارِ متشکل به امتیازات ویژهی مدیریتی بود. آنها با ترویج شعارِ «دفاتر را باز کنید» از توسعهی چانهزنی بر سر کنترل [محل کار] از سوی اتحادیههای کارگری، و بهویژه نمایندگان کارگری، در حوزههای غیرمزدی که به شرایط کاری و نرخ کار مربوط میشد دفاع میکردند. آنها تا اواخر دههی 1960 گروههای کاری صنعتی را پیرامون اسکلهها، صنایع فولاد و دیگر صنایع ایجاد کردند (کواتِس، 1968؛ همچنین نک به توپهام، 1967). شخصیتهای اصلی در جنبشْ درگیر آموزشِ اتحادیههای کارگری شدند؛ برنامهها و بحتها اغلب از درون این کلاسها[ی آموزشی] که مخصوص نمایندگانِ کارگری این صنایع بود، سرچشمه میگرفت.
همزمان با بیکاریهای گسترده که عمدتاً به تعطیلی کارخانهها نسبت داده میشد، گمانهزنیها از بالاگرفتن کنشهای صنعتی در جهتِ بهچالش کشیدن این تعطیلیها حکایت داشت. افزایش ناامنی در بازار نیروی کار از تجربیات مربوط به تحصنهای دانشجویی و اشغال کارخانهها در فرانسهی آن دوران الهام گرفت. در فوریهی 1969 شبکهی بیبیسی نمایشی تلویزیونی را با عنوان شعلهی عظیم [The Big Flame] و به کارگردانیِ کن لوچ پخش کرد که اشغال اسکلهها در لیورپول را به تصویر میکشید.
پایان قسمت اول
* مقالهی حاضر ترجمهای است از فصل پانزدهم کتاب زیر:
Azzellini, D. Ness, E. (Eds). (2011). Ours To Master and To Own: Workers Control From the Commune to the Present. Haymarket Books
یادداشتها
[1] اشاره به اصطلاحِ «wildcat strikes» که بهمعنای اعتصابهای خودانگیخته، ناگهانی و بدون هماهنگی اتحادیههاست، اما بهصورت تحتالفظی میتوان آن را به «اعتصابهای گربهی وحشیوار» ترجمه کرد. دلیل این نامگذاری از سوی کارفرمایان، این بود که اعتصابها را بیدلیل و غیرموجه جلوه دهند ـ م.
[2] همچنین نک به مکگیل، 1972؛ فوستر و ولفسون، 1986.
[3] آمار و ارقامی که به تعداد اشغال کارخانهها در بریتانیا، یک دهه پس از استراتژی ادامهی حضور در محل کارِ کارگران کشتیسازیِ آپرکلاید مربوط میشود، از بررسیِ گزارشهای روزنامهها در آن دوره به دست آمده است. این تحقیق از میان آن دسته از روزنامههای بریتانیا صورت گرفته که اخبار و روابط صنعتی را پوشش میدادند، عمدتاً فایننشال تایمز، تایمز (لندن)، گاردین و برخی از نشریات هفتگی و ماهیانه مثل سوشیالیست وورکر و لیبور ریسرچ. برای برخی از موارد اشغال به روزنامههای محلی نیز رجوع شده است، روزنامههایی مثل اخبار عصرگاهی منچستر برای مناقشات مربوط به مهندسی و هال دیلی میل و لستِر مرکوری برای شرکت ساخت ماشینتحریرِ ایمپریال تایپرایتر. نتایج این جستوجوها با برخی مطالعات تطبیق داده شد که دورههای کوتاهتری را بررسی کرده بودند، مانند مطالعات TUSIU (1976)، مترا کانسالتینگ (1972) و همینگوی و کِیسِر (1975). برای جزئیات، نک به تاکمن، 1985.
[4] استراتژیای که کارگران در مقابل بسته شدن کارگاهها و کارخانهها یا اخراج و تعدیلنیرو اتخاذ میکردند. به این ترتیب، آنها از ترک محلکار سرباز میزدند و کماکان در ساعات کاری در آن محل حضور پیدا میکردند و در صورت امکان و وجود مواد اولیه، حتی به تولید ادامه میدادند و عایدات حاصل از فروش محصولات تازه را خرج تسویهی بدهیها یا دستمزدهای معوقه میکردند ـ م.
[5] گروه موسیقی راک معروف که اعضای اصلی آن جان لنون، پل مککارتنی، رینگو استار و جرج هریسون بودند و در دهههای 60 و 70 تأثیر فزایندهای بر فرهنگ عامهپسند و ستیزهجویی آن داشتند ــ م.
[6] Conglomerate company شرکتهای خوشهای یا کنگلومرا ترکیبی از دو یا چند شرکت درگیر در کسبوکار کاملاً متفاوت است، که تحت یک ساختار سازمانی، معمولاً مربوط به شرکت مادر فعالیت میکنند. در واقع شرکتهای خوشهای مجموعههای صنعتی یا تجارتی بزرگی هستند که از چند شرکت و واحد تولیدی در زمینههای مختلف تشکیل شدهاند ـ م.
[7] economies of scale کسب مزیت کاهش هزینه در اثر افزایش حجم تولید ـ م.
[8] Right to work جزئی از قوانین حقوق بشری که هر فردی را مستحق درگیر شدن در فرایندی مولد، انتخاب نوع کار، شرایط عادلانهی کار و دفاع در برابر بیکاری میداند ـ م.
[9] Lame ducks اصطلاحی برای اشاره به شرکتهایی که در آستانهی ورشکستگی قرار دارند و توان بازپرداخت بدهیهای خود را ندارند ـ م.
[10] Corporate state اشاره به دولتهایی که بر مبنای اِجماعی میان لایههای مختلف طبقاتی و با هدف کاستن از ستیزهجویی نیروی کار تشکیل میشود ـ م.
[11] In Place of Strife لایحهای که در 1969 از سوی باربارا کَستل، وزیر اشتغال و بارآوریِ دولت هرولد ویلسون ارائه شد اما نتوانست تصویب شود. هرچند مقدمهای دانسته میشود برای تصویب قانون TULRA (قانون اتحادیههای کارگری و روابط کار) 1974 که خود نیز به قانون تحکیم اتحادیههای کارگری و روابط کار 1992 منجر شد، قوانینی که هریک در پی کاستن از قدرت اتحادیههای کارگری بودند ـ م.
[12] Work-to-rule بهنوعی کنش کارگری اطلاق میشود که کارگران در مشاغلشان فقطوفقط منطبق با حداقل الزامات قرارداد و بهشکلی وسواسگونه براساس قوانین ایمنی کار و مقرراتی از این دست کار میکنند ـ م.
[13] Tony Benn سیاستمدار پرنفوذ حزب کارگر. او از سال 1950 نمایندهی مجلس عوام بود اما با درگذشت پدرش در 1960 و انتقال لقب موروثی اشرافی از عضویت در این مجلس محروم شد. وی متعاقباً تا سه سال بعد مشغول تلاش برای لغو این قانون بود و در 1963 موفق به تصویب قانون لغو خودخواستهی القاب اشرافی شد. وی مبنای پایههای سوسیالیستی تفکرش را به درکی از دموکراسی رادیکال پیوند میداد و معتقد بود که وضع فعلی جهان قدرت بیش از اندازهای را در دست صاحبان سرمایه قرار میداد که منجر به تضعیف دموکراسی میشد. اینجا میتوانید مصاحبهی او با بیبیسی را بخوانید ـ م.
[14] این اظهارنظر برگرفته از مصاحبهی مؤلف با نمایندهی منطقهای فدراسیون کارفرمایان مهندسی در آوریل 1976 است.
[15] social audit شیوهای برای ارزیابی، فهم، گزارش و بهبود عملکرد اجتماعی و اخلاقی یک سازمان ـ م.
[16] arms conversion تغییر خطوط تولیدی از تولیدات نظامی به سمت تولیدات غیرنظامی ـ م.
[17] این برنامه عمدتا از سوی تونی توپهام از نهاد کنترل کارگری تدارک دیده شده بود، فردی که علاوهبراین، استاد دانشگاه در مطالعات اتحادیههای کارگری نیز بود. توپهام در طول اشغال ایمپریال تایپرایتر با هال TGWU کار میکرد. این برنامه از سوی نهاد کنترل کارگری در قالب مقالهای منتشر شده بود (1975).
[18] باید از تونی بن، به دلیل نسخهای ضبطشده از سخنرانی و بحث او در سالن کارگران هال ایمپریال در مجلس عوام، در 18 فوریهی 1975، تشکر کرد.
منابع
Anderson, Andy. 1964. Hungary 56. London: Solidaity.
Anti Report. 1972. The General Electric Company Limited. London: Counter Information Services.
Barratt Brown, Michael, and Ken Coates. nd. The “big flame” and what is the IWC? Nottingham : Institute for Workers’ Control.
Barratt Brown, Michael, Ken Coates, and Tony Topham. 1975. Workers’ control versus “revolutionary” theory. In Socialist Register 1975, ed. Ralph Miliband and John Saville, 293– 307. London: Merlin Press.
BBC News. 1971. July 30.
Benn, Tony. 1975. Letter to Tony Topham. March 17.
———. 1979. Labours industrial programme. In Arguments for Socialism, ed. Chris Mullin. Harmondsworth: Penguin.
Chadwick, Graham. 1970. The big flame—an account of the events at the Liverpool factory of GEC-EE. Trade Union Register, ed. Ken Coates, Tony Topham, and Michael Barratt Brown. London: Merlin Press.
______. 1973. The Manchester engineering sit ins 1972. In Trade Union Register, ed. Ken
Coates, Tony Topham, and Michael Barratt Brown. London: Merlin Press.
Clarke, Tom. 1974. Sit-in at Fisher-Bendix, IWC pamphlet no. 42. Nottingham: Institute for Workers’ Control.
Coates, K. 1968. Can the workers run industry? Sphere in association with the Institute for Workers’ Control.
______. 1981. Work-ins, sit-ins and industrial democracy. Nottingham: Spokesman.
Cooley, Mike. 1980. Architect or bee? The human/technology relationship. Slough: Langley Technical Services/Hand and Brain.
Coventry, Liverpool, Newcastle, N. Tyneside Trades Councils. 1982. State intervention in industry: A workers inquiry. Nottingham: Spokesman.
Crouch, Colin. 1977. Class conflict and the industrial relations crisis. London: Heinemann Educational Books.
Darlington, Ralph, and Dave Lyddon. 2001. Glorious summer: Class struggle in Britain, 1972. London: Bookmarks.
Eccles, Tony. 1981. Under new management: The story of Britain’s largest worker co-operative —its successes and failures. London: Pan Books.
Engineering Employers Federation [EEF]. 1972. Presidential address. February 24.
Foster, John, and Charles Woolfson.1986. The politics of the UCS work-in: Class alliances and the right to work. London: Lawrence & Wishart.
Frayn, Michael. 1967. The perfect strike. In The incompatibles: trade union militancy and the consensus, ed. R. Blackburn and A. Cockburn, 160–68. London: Penguin in association with New Left Review.
Fryer, R. H. 1973. Redundancy, values and public policy. Industrial Relations Journal 4 (2): 2– 19.
Fryer, R. H. [Bob]. 1981. State, redundancy and the law. In Law, state and society, ed. Bob
Fryer, A. Hunt, D. McBarnet, and Bert Moorehouse, 136–59. London: Croom Helm.
Gall, Gregor. 2010. Resisting recession and redundancy: Contemporary worker occupation in Britain. In Working USA: The Journal of Labor and Society 13 (1): 107–32.
Hansard. 1974. Industrial policy. House of Commons, Debate 12 July 1974, vol. 876, Cc1745– 846 1974/07/12. http://hansard.millbanksystems.com/commons/1974/jul/12/industrialpolicy# S5CV0876P0_19740712_HOC_147.
Hemingway, J., and W. Keyser. 1975. Who’s in charge? Workers sit-ins in Britain today. London: Metra Consulting Group.
Hounslow Hospital Occupation Committee, EGA Joint Shop Stewards Committee, Plaistow
Maternity Action Committee, Save St. Nicholas Hospital Campaign. 1978. Keeping hospitals open: work-ins at E.G.A. Hounslow and Plaistow hospitals. London.
Hyman, Richard. 1974. Workers’ control and revolutionary theory. Socialist Register 11, no. 11. Inside Story. 1973. How red was Briants Colour? Inside Story, no. 10.
Institute for Workers’ Control [IWC]. 1969. GEC-EE workers’ takeover. Nottingham: Institute for Workers’ Control.
______.1971. UCS: The social audit, IWC pamphlet no. 26. Nottingham: Institute for Workers’ Control.
______. 1975. Why Imperial Typewriters must not close: A preliminary social audit by the union action committee. Nottingham: Institute for Workers’ Control.
Labour Research. 1972. March.
______. 1973a. January.
______. 1973b. February.
Lomax, Bill, ed. 1980. Eyewitnesses in Hungary: The Soviet invasion of 1956. Nottingham: Spokesman.
______. 1976. Hungary 1956. London: Allison & Busby.
Lucas Aerospace Combine Shop Stewards Committee. 1978. Lucas: An alternative plan. Nottingham: Institute for Workers’ Control.
______. 1979. Democracy versus the circumlocution office, IWC pamphlet no. 65. Nottingham: Institute for Workers’ Control.
______. 1982. Diary of betrayal: A detailed account of the combine’s efforts to get the alternative plan implemented. London: Centre for Alternative Industrial and Technological Systems.
Lydersen, Kari. 2009. Revolt on Goose Island: The Chicago factory takeover, and what it says about the economic crisis. New York: Melville House Publishing.
McGill, Jack. 1972. Crisis on the Clyde. London: Davis-Poynter.
Metra. 1972. An analysis of sit-ins. London: Metra Consulting Group.
Mills, A. J. 1974. Factory work-ins. New Society, August 22.
Mooney, Bel. 1973. The lessons of Leadgate. New Statesman.
Murray, Robin. 1972. UCS: The anatomy of bankruptcy. Nottingham: Spokesman Books.
Newens, Stan. 1969. The GEC/AEI takeover and the fight against redundancy at Harlow. Trade Union Register, ed. Ken Coates, Tony Topham, and Michael Barratt Brown. London: Merlin Press.
Norton Villiers Triumph [NVT]. 1974. Meriden: Historical sum mary 1972–1974. Coventry: Norton Villiers Triumph.
Panitch, Leo. 1976. Social democracy & industrial militancy: The Labour Party, the trade unions and income policy 1945–1974. Cambridge: Cambridge University Press.
Schubert, J. 1970. Big flame flickers. Anarchy 10 (2): 41–42.
Sherry, Dave. 2010. Occupy! A short history of workers’ occupations. London: Bookmarks.
Smith, B. 1981. The history of the British motorcycle industry 1945–1975. Birmingham: Centre for Urban and Regional Studies, University of Birmingham.
Socialist Worker. 1972. March 11.
Solidarity. 1972. Under new management? The Fisher Bendix occupation, pamphlet no. 39. London: Solidarity.
TGWU. 1975. Threatened closure of Imperial Typewriters, Hull: The case for government aid to maintain production, and/or to establish a co-operative to assume ownership and management of the plant: A preliminary statement. Brynmore Jones Library, University of Hull, DTO unclassified papers donated by Tony Topham. Times [London]. 1972. January 29.
Topham, Tony. 1964. Shop stewards and workers’ control. New Left Review, no. 25, 3–15.
______. ed. 1967. Report of the 5th national conference on workers’ control and industrial democracy. Hull: Centre for Socialist Education.
Tuckman, Alan. 1985. Industrial action and hegemony: Workplace occupation in Britain 1971 to 1981. PhD thesis, University of Hull.
TUSIU. 1976. Worker occupations and the north-east experience. Newcastle-upon-Tyne: North- East Trade Union Studies Information Unit.
Wainwright, H., and D. Elliott. 1982. The Lucas plan: A new trade unionism in the making? London: Allison & Busby.
Wajcman, J. 1983. Women in control: Dilemmas of a workers’ co-operative: Open University Press.
Woolfson, Charles, and John Foster. 1988. Track record: The story of the Caterpillar occupation. London and New York: Verso Books
منبع: سایت نقد
https://naghd.com