ما گروهی از سوسیالیست‌های ایران، باورمند به دگرگونی‌های بنیادین اجتماعی_اقتصادی برآنیم با ارایه بدیل سوسیالیستی برخاسته از گویه‌ی جمعی پویا، خلاق و بهم پیوسته و با درس آموزی از تجارب انقلابی تاریخ بشری در جهان و تاریخ معاصر جامعه ایرانی، راه حل های اساسی را از دل واقعیت‌ها، تعارضات و تضادهای طبقاتی موجود، کشف، ارائه و به کار بندیم.



آفت‌های موجود در جنبش کارگری

این آفات همواره وجود داشته‌اند اما در نتیجه‌ی شرایط کنونی، گستردگی آنها و نبود نظارت‌های دموکراتیک کارگران در سیر تحولات درون طبقه، چه در سازمان‌های موجود کارگری و چه در هسته‌های مبارزانی فعالان، موجب گردیده است که این آفت‌زدگی تعمیم یافته و ادامه پیدا کند. به همین منظور می‌کوشیم در سلسله گفتارهایی کارگران مبارز را به شناخت بیشتری از این آفت‌ها توجه دهیم. در این نوشتار عمدتا به اهداف آفت‌های کارگری و منابع آن می‌پردازیم.

 



 

 

 

آفت‌های موجود در جنبش کارگری

در شرایطی که احزاب و سازمان‌های کارگری از اشکال کلاسیک کمتر برخوردارند و امکانات جدید ناشی از تکنولوژیک شدن فضای رسانه شیوه‌های تازه‌ای را برای جنبش‌های اجتماعی از جمله جنبش کارگری فراهم آورده است، شکل تأثیر آفات بر این جنبش‌ها و تبعات ناشی از آن نیز تابعی از این امکانات گشته و طبیعی است که آفت‌های پنهان و آشکار نیز تابعی از شرایط کنونی، جلوه‌های تازه‌ای پیدا کنند و بر روند مبارزات طبقه‌ی کارگر تأثیرگذار شوند.

این آفات همواره وجود داشته‌اند اما در نتیجه‌ی شرایط کنونی، گستردگی آنها و نبود نظارت‌های دموکراتیک کارگران در سیر تحولات درون طبقه، چه در سازمان‌های موجود کارگری و چه در هسته‌های مبارزانی فعالان، موجب گردیده است که این آفت‌زدگی تعمیم یافته و ادامه پیدا کند. به همین منظور می‌کوشیم در سلسله گفتارهایی کارگران مبارز را به شناخت بیشتری از این آفت‌ها توجه دهیم. در این نوشتار عمدتا به اهداف آفت‌های کارگری و منابع آن می‌پردازیم.

 

اهداف آشکار و پنهانِ آفت‌های جنبش کارگری:

  • ممانعت و جلوگیری از همبستگی طبقاتی کارگران از راه جلوگیری از ایجاد، توسعه و گسترش سازمانی؛
  • ممانعت از ارتقاء رزمندگی طبقه کارگر با ایجاد چند پارگی‌های ساختاری و مضامین نظری و تئوریک؛
  • رواج سازش طبقاتی؛
  • رواج ذهنیت‌های غیرکارگری برای جلوگیری از ارتقاء دانش طبقاتی بین کارگران؛
  • ایجاد دسته‌بندی‌های کاذب با استفاده از گرایشات فرهنگ خرده‌بورژوایی از راه اغتشاش فکری و ذهنی در بین کارگران؛

منابع آفت‌های جنبش کارگری:

  • از سوی قدرت سیاسی حاکم؛
  • از سوی اپوزیسیون قدرت سیاسی حاکم؛

منابع آفت سیاسی از سوی قدرت سیاسی حاکم:

  • احزاب و نهاد‌های حکومت‌ساخته چون حزب اسلامی کار -جامعه اسلامی کارگران- خانه‌ی کارگر.
  • تشکل‌های زرد کارگری که بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایجاد شده‌اند و ضمن اینکه ساختاری غیرمستقل و غیردموکراتیک دارند، عملا قدرت طبقه‌ی کارگر را به انفعال کشیده و بنابه خصیصه‌ی قانون‌گرایی خود از ایجاد وحدت عمل و رویه‌ی خلاق در مبارزات کارگری جلوگیری می‌کنند.
  • بازوهای ایدئولوژیک و به ظاهر روشنفکرانه و چپ‌نما که از میان دانشجویان اسلامی وابسته و طلبه‌های حوزه علمیه و برخی اقتصاددانان وابسته شکل گرفته‌اند و تحت عنوان دانشجویان عدالتخواه و یا عدالتخواهان شناخته شده‌اند. ویژگی این جریان وابستگی شدید ایدئولوژی، سازمانی و امنیتی آنان به حکومت است.
  • منابع مالی توزیع شده به تشکل‌های وابسته از بودجه‌ی عمومی تحت عناوین گوناگون قانونی و آشکار و موارد غیر قانونی (مانند آنچه از طریق قاضی مرتضوی در زمان ریاستش بر سازمان تأمین اجتماعی صورت گرفت) به صورت رانت ویژه برای وابستگی هرچه بیشتر نمایندگان تشکل‌های کارگری وابسته.

 

منابع آفت از سوی اپوزیسیونِ قدرت:

  • آفت طبقاتی جریانات بریده از جنبش کارگری در خدمت اپوزیسیون ارتجاعیِ رژیم جمهوری اسلامی مثل جریان «همبستگی برای دموکراسی» که منصور اسانلو آن را هدایت می‌کند.
  • جریان‌های کوچک ولی پر هیاهوی اولتراچپِ کمونیست-کارگری با گرایشات انشعابی‌شان. مشخصه و ویژگی قابل شناسایی آن‌ها در جنبش کارگری ترویج  ایده‌ی “مجامع عمومی” به عنوان تشکل موقتی، بی‌شکل و قواره و ساختارناپذیر، بی‌برنامه و باری به هر جهت است. این ایده عملا برای جلوگیری از سازمان‌یافتگیِ هدفمند، ساختارمند و مسئولیت پذیر در میان کارگران است که مبارزات مستمر و تأثیرگذار را از راه همبستگی‌های صنفی، حرفه‌ای و طبقاتی در کوتاه مدت و دراز مدت را تأمین می‌کند.
  • جریان «خود-طبقه-پندار» که با عناوین سوسیالیستی و کمونیستی خودنمایی دارند و تنها طبقه‌ی کارگر را با کارگران کمونیست و سوسیالیست می‌شناسند و معرفی می‌کنند. مشخصه‌ی دیگر این آفت در جنبش کارگری اصرار آن‌ها بر وجه توهمی ایده‌ی شوراهای کارگری به مثابه تشکل کنترل کارگری بر تولید است. وجه توهمی این تأکید آن‌جاست که اداره‌ی شورایی را آلترناتیو و بدیل بلاواسطه‌ی همین اکنون برای سرمایه داری عنوان می‌کند و ضرورت وجود شرایطی انقلابی را که در کوران آن شوراها به‌ثمر می‌رسند، نادیده می‌انگارد. این آفت مبارزات آهسته و پیوسته‌ی کارگران را با الفاظ تحقیرآمیز «صنفی» رد می‌کند و خواهان در لحظه به‌دست گرفته شدن امور توسط کارگران است.
  • جریان «کارگران ضدسرمایه‌داری» که حکم به «لغو کارمزدی» دارد و جامعه را در دوقطبیِ کار و سرمایه و بدون درنظر گرفتن ویژگی نئولیبرالیستی سرمایه جهانی شده، می‌شناسد. آنان این مبارزه را تنها  از طریق شورای کارگران ضدسرمایه‌داری به رسمیت می شناسد و هستی غالب مردم زحمتکش را به حساب نمی‌آورند. در نظر آنان چانه‌زنی برای دستمزد و بهبود شرایط کاری بازی در زمین سرمایه است و کارگران بیهوده وقت خود را تلف «سندیکالیسم» می‌کنند. این انتزاع‌گرایی در عمل به بی‌عملی و شعارهای اتوپیایی سر دادن می‌انجامد.
  • جریان شیادان سیاسی و اپورتونیستی فریبکار و جاعل تحت نام «سازمان‌های کارگری»، که می کوشد با جعل نام تشکل‌های کارگری که در گذشته وجود داشته‌اند، از بازتولید و ایجاد واقعی آن تشکل‌های کارگری جلوگیری به‌عمل آورد و یا در جریان اعتصابات فراگیری چون مبارزات کارگران صنایع نفت و گاز و پتروشیمی، به اعتبار خلاء وجود تشکل‌ها و درست در هنگامی که می‌توان بر پایه‌ی تأثیرات این اعتصابات بر ذهنیت عمومی کارگران نطفه‌های ایجاد تشکل‌های واقعی بسته شود، فرصت‌طلبانه به همت عناصر وابسته به برخی گرایشاتی انحرافی، تشکل‌سازی مصنوعی می‌کنند. برای نمونه می‌توان سندیکای جعلی «فلزکار مکانیک» و تشکل‌ها و کانو‌ن‌هایی با پسوند-پیشوندهایی چون “مدافع” و “آزاد” و اخیرا “شورای سازمانده” را نام برد. این آفت ها گاه به هیأت تشکل دایم و گاه به هیأت تشکل‌های موقت خودنمایی می‌کنند و عناصری با هویتِ آشکار و پنهان آنها را خلق کرده‌اند که هیچ‌یک از پرنسیپ‌ها و مؤلفه‌های اخلاق انقلابی را برخوردار نیستند.
  • نظریاتِ ارائه شده‌ی لایه‌های روشنفکری کارگری که بدون اتکا به توده کارگران، در صدد ایجاد تشکل‌های سراسری از بالا برمی‌آیند و با این اقدام به موازات سایر جریان‌های خرده‌بورژواییِ «خود-طبقه-پندار» در میان روشنفکری کارگری، عملا فاصله‌ی بین لایه‌های مختلف طبقه کارگر را حفظ می‌کنند و همبستگی طبقاتی فراگیر را نه در جنبش همگانی فراگیر و از پایین کارگران همراه با یاری روشنفکران کارگری، بل که با اتکای اعتبار و وجاهت شخصی برخی کارگران مبارز (که متاسفانه چهره سلبریتی به خود گرفته‌اند) پی می‌گیرند.
  • از مهمترین آفت‌های جنبش کارگری آلوده کردن بخشی از مبارزان طبقه کارگر به منابع مالی آلوده است؛ که اتفاقا نه‌تنها از سوی محافل سرمایه‌داری (نظیر آنچه که مدیران شبکه تلویزیونی فارسی‌زبان با رئیس سابق و مخلوع هیأت مدیره‌ی سندیکای واحد اتوبوسرانی کردند)، بلکه از سوی هواخواهان طبقه‌ی کارگر شکل می‌گیرد. این کمک‌ها موجب می‌گردند که فعالان مبارز کارگری در دراز مدت به مصرف‌کنندگانِ اعانه‌هایی بدل شوند که گویا موظفند هزینه زندگی حرفه‌ای آنان را تأمین کنند. در نتیجه‌ی چنین اعانه‌هایی، کارگران مبارز کم‌کم به عناصری بدل می‌شوند که چشم به دلارهای اهدایی به اصطلاح‌ مبارزان دور از وطن که دغدغه‌ی یاری کارگران را دارند، بدوزند و از پیگیری مطالبات خود از دولت‌ها (از جمله بازگشت به کار و اعاده حقوق از دست رفته خود) سر باز زنند. این پدیده از سویی موجب می‌گردد که از طرف پلیس سیاسی کارنامه‌های سنگینی برای کارگران دریافت‌کننده این اعانه‌ها تهیه شده، و این عناصر رزمنده از ترس رسوایی گاه تن به همکاری‌های فضاحت‌بار با پلیس بدهند. یکی از تبعات اینگونه دریافت اعانه، موجب یک رابطه‌ی بده-بستان بین اعانه‌گیرنده و برخی احزاب و جریانات اولترا-چپ و راست می‌گردد که انتظار دارند اعانه‌گیرندگان به مشی و مواضعی که آنان ترویج می‌کنند، بپیوندند و مثلا نوع خاصی از تشکل‌یابی را که آنان انتظار دارند در میان جنبش کارگری ترویج و تبلیغ کنند.

به رغم آنکه می‌دانیم این بحث در بحبوبه مبارزات کارگران ممکن است چالش‌های جدیدی را ایجاد کند، ولی از آنجا که با وجودِ گسترش‌یابی چنین آفت‌هایی، هم اکنون ممکن است مبارزان جوان در جنبش کارگری در فرآیند مبارزات صنفی و طبقاتی، نادانسته به دام انحرافاتی از این دست بیفکند، خود را مکلف به طرح  این موضوع دیدیم.

در آینده به موضوع چگونگی زدایش آفت‌ها از جنبش طبقه‌ی کارگر خواهیم پرداخت.

 


 

دسته : اجتماعي

برچسب :

مقالات هیات تحریریه راهکار سوسیالیستی























آرشیو کلیپ و ویدئو راهکار سوسیالیستی

html> Ny sida 1