ما گروهی از سوسیالیست‌های ایران، باورمند به دگرگونی‌های بنیادین اجتماعی_اقتصادی برآنیم با ارایه بدیل سوسیالیستی برخاسته از گویه‌ی جمعی پویا، خلاق و بهم پیوسته و با درس آموزی از تجارب انقلابی تاریخ بشری در جهان و تاریخ معاصر جامعه ایرانی، راه حل های اساسی را از دل واقعیت‌ها، تعارضات و تضادهای طبقاتی موجود، کشف، ارائه و به کار بندیم.



مانیفست ائتلاف سوسیالیست‌های روسیه علیه جنگ

مانند تمامی جنگ‌ها در طول تاریخ، این جنگ همه‌ی ما را به دو قطب موافق و مخالفت تقسیم می‌کند. تبلیغات کرملین تلاش می‌‌کند ما را متقاعد کند که ملت در پشت دولت متحد شده است – و این مرتدان اسف‌بار، لیبرال‌های غرب‌گرا و مزدوران دشمن‌اند که صلح ‍‌می‌خواهند. این دروغ محض است.

 


 

 

در ادامه‌ی انتشار سلسله یادداشت‌ها و مقالات درباره‌ی بحران اوکراین، بیانیه‌ی ائتلاف سوسیالیست‌ها علیه جنگ روسیه در اوکراین را می‌خوانیم. اهمیت این بیانیه در تأکید بر دوری بخش بزرگی از چپ روسیه از رؤیاهای شووینیستی جریاناتی مانند حزب کمونیست روسیه است که در نسل‌کشی و جنایات کنونی دولت روسیه متحد دولت پوتین شده‌اند . – نقد اقتصاد سیاسی

————————–

 

مانیفست ائتلاف سوسیالیست‌های روسیه علیه جنگ

دولت روسیه به وعده های خود برای صلح و ثبات خیانت کرده و کشور را وارد جنگ و فاجعه‌ی اقتصادی کرده است.

مانند تمامی جنگ‌ها در طول تاریخ، این جنگ همه‌ی ما را به دو قطب موافق و مخالفت تقسیم می‌کند. تبلیغات کرملین تلاش می‌‌کند ما را متقاعد کند که ملت در پشت دولت متحد شده است – و این مرتدان اسف‌بار، لیبرال‌های غرب‌گرا و مزدوران دشمن‌اند که صلح ‍‌می‌خواهند. این دروغ محض است. این بار بزرگان کرملین‌اند که  در اقلیت هستند. اکثر روس‌ها خواهان جنگ و برادرکشی نیستند، ولو آنان‌که هنوز به دولت روسیه اعتماد دارند. آنها تا جایی که می‌توانند چشم می‌بندند تا نبینند که چگونه دنیایی که تبلیغات‌چی‌های روسیه ترسیم کرده‌اند در برابر چشمان‌شان فرومی‌پاشد. بسیاری هنوز امیدوارند که این نه جنگ، بدتر از آن نه حتی جنگی تهاجمی، بلکه یک «عملیات ویژه» است که برای «آزادسازی» مردم اوکراین طراحی شده است. فیلم‌های وحشتناک بمباران و گلوله‌باران وحشیانه‌ی شهرها خیلی زود این افسانه‌ها را درهم می‌شکند. و حتی وفادارترین رأی‌دهندگان به پوتین نیز خواهند گفت: ما راضی به این جنگ ناعادلانه نیستیم!

تا امروز ده ها میلیون نفر در سراسر کشور وحشت و انزجار خود را از اقدامات دولت پوتین ابراز کرده‌اند. اینان افرادی با گرایش‌های مختلف هستند. چنان‌که که تبلیغات‌چی‌ها ادعا می‌کنند اکثر آنان لیبرال نیستند. در میان‌شان افراد زیادی با دیدگاه‌های چپ‌گرایانه، سوسیالیستی یا کمونیستی‌ هستند. و البته، این مردم – اکثریت مردم ما – میهن‌پرستان واقعی‌اند.

به ما می‌گویند که مخالفان این جنگ منافق‌‌‌اند – و نه در برابر جنگ، بلکه به نفع غرب موضع می‌گیرند. این دروغ است. ما هرگز حامی آمریکا و سیاست‌های امپریالیستی آن نبوده‌ایم. زمانی که نیروهای اوکراینی دونتسک و لوهانسک را گلوله‌باران کردند، ما سکوت نکردیم. امروز هم که خارکف، کی‌یف و اودسا به دستور پوتین و اطرافیانش بمباران می شوند، سکوت نخواهیم کرد.

دلایل بسیاری برای مبارزه با جنگ وجود دارد. برای ما مدافعان عدالت اجتماعی و برابری و آزادی، چند مورد اهمیت ویژه‌ای دارند:

  • این تجاوزی غیرعادلانه است. هیچ تهدیدی برای دولت روسیه وجود ندارد تا سربازان‌مان را روانه‌ی کشته‌شدن و مرگ کنیم. آنان کسی را «آزاد» نمی‌کنند. آنان به جنبشی مردمی کمک نمی‌کنند. آنان چیزی نیستند جز ارتشی منظم که به دستور شمار انگشت‌شماری میلیاردر که رؤیای حفظ دایمی سیطره‌ی خود بر روسیه را در سر می پرورانند، شهرهای صلح‌طلب اوکراین را ویران می‌کند.
  • حاصل این جنگ بلایای غیر قابل‌محاسبه‌ای برای مردم است. هم اوکراینی‌ها و هم روس‌ها هزینه‌ی آن را با ریختن خون خود می‌پردازند. مدت ها پس از فرونشستن گردوغبار، فقر، تورم و بیکاری همه چیزی را تحت تأثیر قرار خواهد داد. بار هزینه‌های جنگ بر دوش این الیگارش‌ها و بوروکرات‌ها نیست، بلکه معلمان فقیر، کارگران، بازنشستگان و بیکاران هستند که هزینه‌ها را تحمل می‌کنند. بسیاری از ما هیچ وسیله‌ای برای تغذیه‌ی فرزندان خود نخواهیم داشت.
  • این جنگ اوکراین را به ویرانه و روسیه را به زندان بدل خواهد کرد. رسانه‌های مخالف تاکنون تعطیل شده‌اند. مردم به دلیل انتشار اعلامیه‌ها، اعتراض‌های مسالمت‌آمیز و حتی برای انتشار پست‌هایی در شبکه‌های اجتماعی پشت میله‌های زندان هستند. به‌زودی، روس ها تنها یک انتخاب خواهند داشت: یا زندان یا سربازی. جنگ دیکتاتوری‌هایی ایجاد می‌کند متفاوت از دیکتاتوری‌هایی است که تاکنون نسل‌های زنده دیده‌اند.
  • این جنگ تمامی مخاطرات و تهدیدها برای روسیه را دوچندان می‌کند. حتی اوکراینی‌هایی که یک هفته پیش با روسیه همدل بودند، اکنون در گروه‌های شبه‌نظامی ثبت‌نام می‌کنند تا با نیروهای ما مبارزه کنند. پوتین با تجاوزات خود تمامی جنایات ناسیونالیست‌های اوکراینی، تمامی دسیسه‌های آمریکا و جنگ‌طلبان ناتو را بی‌اهمیت کرد. پوتین استقرار موشک‌ها و پایگاه‌های نظامی جدید را در طول مرزهای ما توجیه کرده است.
  • سرانجام آن که مبارزه برای صلح وظیفه‌ی میهن پرستانه هر روسی است. نه تنها به این دلیل که ما پاسداران خاطره‌ی بدترین جنگ تاریخ هستیم، بلکه به این دلیل که این جنگ تمامیت و موجودیت روسیه را تهدید می‌کند.

پوتین می‌خواهد‌ سرنوشت خود با سرنوشت این کشور گره بزند. اگر موفق شود، شکست ناگزیر او شکست کل این ملت خواهد بود. در این صورت، ممکن است واقعاً با سرنوشت آلمان پس از جنگ روبرو شویم: اشغال، تقسیم ارضی، و باور به گناه جمعی.

تنها یک راه برای جلوگیری از این فجایع وجود دارد. خود ما، مردان و زنان روسیه، باید این جنگ را متوقف کنیم. این مملکت مال ماست نه یک مشت پیرمرد پریشانی که کاخ و کشتی تفریحی دارند. وقت آن رسیده که سرزمین‌مان را پس بگیریم. دشمنان ما در کیف و اودسا نیستند، بلکه در مسکو هستند. وقت آن است که آنها را بیرون بیندازیم. این جنگ روسیه نیست. جنگ پوتین و رژیمش است. به همین دلیل است که ما، سوسیالیست ها و کمونیست‌های روسیه با این جنگ جنایتکارانه مخالفیم. ما می‌خواهیم آن را متوقف کنیم تا روسیه را نجات دهیم.

نه به مداخله!
نه به دیکتاتوری!
نه به فقر!

 

منبع: نقد اقتصاد سیاسی

 


 

 

دسته : بین المللی

برچسب :

مقالات هیات تحریریه راهکار سوسیالیستی























آرشیو کلیپ و ویدئو راهکار سوسیالیستی

html> Ny sida 1