ما گروهی از سوسیالیست‌های ایران، باورمند به دگرگونی‌های بنیادین اجتماعی_اقتصادی برآنیم با ارایه بدیل سوسیالیستی برخاسته از گویه‌ی جمعی پویا، خلاق و بهم پیوسته و با درس آموزی از تجارب انقلابی تاریخ بشری در جهان و تاریخ معاصر جامعه ایرانی، راه حل های اساسی را از دل واقعیت‌ها، تعارضات و تضادهای طبقاتی موجود، کشف، ارائه و به کار بندیم.



بیانیه انجمن صنفی روزنامه‌نگاران آزاد تهران: آینه چون نقش تو بنمود راست …

در نظام‌های توتالیتر بسیار دیده شده است که حاکمان مستبد و دستگاه‌های امنیتی منتقدان نظام، ناراضیان سیاسی و فعالان اجتماعی را با عناوین مختلف از جامعه طرد و راهی آسایشگاه‌های بیماران روانی یا تیمارستان‌ها و مراکز این‌چنینی می‌کنند. اما با کودکان و جوانان معترض تاکنون چنین رفتاری دیده نشده است. کودکان و جوانان و آینده‌سازان این سرزمین را دریابیم.

 


 

آینه چون نقش تو بنمود راست …

وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم در مصاحبه با شرق: «دانش‌آموزی در زندان نداریم و مواردی هم اگر بازداشت باشند برای بحث اصلاح و تربیت است که به مرکز روان‌شناسی ارجاع داده شده‌اند تا مانع از تبدیل آنها به شخصیت‌های ضداجتماعی شوند؛ دوستان کارشناس کارشان را انجام می‌دهند تا بعد از اصلاح به محیط مدرسه برگردند.»

سعدالله نصیری‌قیداری رییس دانشگاه بهشتی نیز گفته است: «ممکن است مجبور شویم دانشجویی را به مشاوره یا روان‌پزشک ارجاع دهیم، چرا که قرار نیست امنیت ۲۰ هزار دانشجو را به خاطر تعداد حداقلی از دانشجویان که خاطی هستند به خطر بیندازیم.»

کودکان و جوانان‌مان را دریابیم؛ آینه امروز و سازندگان فرداهای جامعه هستند.

سرزمین ما روزهای پرالتهاب و حساسی را می‌گذراند؛ اندک بی‌درایتی در اعمال سیاست‌ها و روش‌های جاری می‌تواند فاجعه‌آفرین باشد. هرچند که در چند دهه گذشته از این دست بی‌درایتی‌ها، در تصمیم‌ها و پیشبرد سیاست‌های مدیران جامعه، کم رخ ننموده که حاصل آن نیز وضعیت کنونی است.

کودکان و جوانان زیر بیست‌و‌پنج سالی که این روزها در مدرسه و دانشگاه و خیابان این‌چنین خود را می‌نمایانند، همگی دست‌پرورده و تربیت‌شده در خانواده و توسط پدر و مادرهایی هستند که آن‌ها نیز خود درس‌آموخته و پرورده‌شده همین نظام‌اند. آنچه این روزها در خیابان می‌گذرد، تراوش آب‌هایی است که خود در کوزه ریخته‌ایم.

دانش‌آموزان، دانشجویان و جوانانی که امروز عصیان‌شان را در خیابان شاهدیم، به دلیل وضعیت اقتصادی حاکم طی چهار دهه گذشته و کاهش تدریجی اما تندشونده درآمد خانواده‌های مزد و حقوق‌بگیر و دیگر لایه‌های میانی جامعه در مقابل افزایش هزینه‌ها، از بسیاری از امکانات ضروری زیستی، رفاهی و تفریحی محروم بوده‌اند؛ در حالی‌که همین امکانات را دست‌کم در فیلم و سریال‌های سیمای ملی، در جامعه موجود دیده‌اند. پولی و خصوصی‌شدن سیستم آموزشی، همانند پولی و خصوصی‌شدن امر بهداشت و درمان و پزشکی، سبب تحمیل ناعادلانه هزینه‌های گزاف به خانواده‌ها شده است. پس تامین این هزینه‌ها، البته به قیمت به تاخیر افتادن یا حذف بسیاری دیگر از ضروریات خانواده، هنگامی‌که این کودکان، با روحیات شاد و پویا و پرسشگر به مدرسه رفته‌اند، به جای محیط آموزشیِ شاد و با طراوت کودکانه، همواره با انواع شماتت و سرزنش و اعمال محدودیت‌های مختلف و تحمیل‌های نامطلوب و بایدها و نبایدها روبه‌رو بوده‌اند. جوانان و نوجوانان ما اگر، به قیمت تحمیل هزینه‌های بسیار سنگین و کمرشکنِ انواع کلاس‌های خصوصیِ آمادگی، که در حد تحمل و بضاعت بسیاری از خانوارها نیست، موفق به عبور از سد کنکور و ورود به دانشگاه شده‌اند، ضمن مشاهده بی‌عدالتی و تبعیض‌های فاحش و گوناگون در اختصاص سهمیه‌ها و صندلی‌های رشته‌های ممتاز دانشگاهی، به‌ویژه دوره‌های ارشد و دکترا، به گروه‌های خودی و وابسته، خیلی زود متوجه می‌شوند در پایان تحصیلات دانشگاهی، اگر ناگزیر به ترک خانواده و سرزمین خود نشوند با آینده شغلی بسیار ناروشن و تبعیض‌آمیز و در پس آن با بیکاری و تن دادن به مشاغل پست و نامرتبط با تحصیلات خود و دریافت حقوق و درآمدهای ناکافی برای تامین و تشکیل زندگی مستقلِ خود مواجه خواهند بود.

در نظام‌های توتالیتر بسیار دیده شده است که حاکمان مستبد و دستگاه‌های امنیتی منتقدان نظام، ناراضیان سیاسی و فعالان اجتماعی را با عناوین مختلف از جامعه طرد و راهی آسایشگاه‌های بیماران روانی یا تیمارستان‌ها و مراکز این‌چنینی می‌کنند. اما با کودکان و جوانان معترض تاکنون چنین رفتاری دیده نشده است. کودکان و جوانان و آینده‌سازان این سرزمین را دریابیم.

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران آزاد تهران

 

 

دسته : اجتماعي, سياسي

برچسب :

مقالات هیات تحریریه راهکار سوسیالیستی























آرشیو کلیپ و ویدئو راهکار سوسیالیستی

html> Ny sida 1