ما گروهی از سوسیالیست‌های ایران، باورمند به دگرگونی‌های بنیادین اجتماعی_اقتصادی برآنیم با ارایه بدیل سوسیالیستی برخاسته از گویه‌ی جمعی پویا، خلاق و بهم پیوسته و با درس آموزی از تجارب انقلابی تاریخ بشری در جهان و تاریخ معاصر جامعه ایرانی، راه حل های اساسی را از دل واقعیت‌ها، تعارضات و تضادهای طبقاتی موجود، کشف، ارائه و به کار بندیم.



بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در مورد لایحه حجاب

اولین بخش مسئله‌دار این به اصطلاح لایحه این است که پیشنهاد اولیه از طرف قوه‌ی قضائیه بوده است. مگر می‌شود نهادی که خود در مسند قضاوت قرار دارد و باید پناه و پشتیبان عدالت‌جویان باشد خود آغازگر تعریف جرم برای نافرمانی مدنی مسالمت‌آمیز باشد؟ نمی‌شود که شما قاضی همان امری باشی که خودت آن را جرم انگاشته‌ای؟ پس استقلال قوا و اصل بی‌طرفی نهاد قضاوت چه می‌شود؟

 


 

 

بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در مورد لایحه حجاب

 

“حقوق شهروندی هیچ انسانی نباید به خاطر فعالیتهای مدنی مسالمت‌آمیز و خشونت‌پرهیز گروگان گرفته شود، به ویژه حقوق کودکان “

این روزها رسانه‌ها اخباری عجیب و نگران‌کننده منتشر می کنند که بسیار جای تاسف دارد زیرا مجلس اختیار قانون گذاری را به کمیسیونی داده که به دلایل زیر هیچ وجاهتی برای قانون گذاری در این امر حساس ندارد.

اولا قانون گذاری در مورد حجاب مطابق عرف جامعه نبود و این امر به عنوان مهندسی فرهنگی سبب تخریب ارزش ها و رسومات جامعه خواهد شد. ثانیا لایحه پیشنهادی مخالف اصل ۹ قانون اساسی است. اصل ۹ قانون اساسی در این مورد صراحت دارد که قانون عادی اگر مخالف اصل آزادی باشد فاقد وجاهت قانونی است.

متن تقریباً نهایی شده‌ی مجلس در مورد حجاب و عفاف، علاوه بر اینکه مجازات هایی غیرمنصفانه(حتی با ساختار حقوقی موجود) و غیرمعمول برای کودکان درنظر گرفته شده به دلایلی که ذکر آن گذشت هیچ وقت از سوی جامعه مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت و ایرادهای بنیادی آن سبب افزایش تنش در جامعه خواهد شد.

اولین بخش مسئله‌دار این به اصطلاح لایحه این است که پیشنهاد اولیه از طرف قوه‌ی قضائیه بوده است. مگر می‌شود نهادی که خود در مسند قضاوت قرار دارد و باید پناه و پشتیبان عدالت‌جویان باشد خود آغازگر تعریف جرم برای نافرمانی مدنی مسالمت‌آمیز باشد؟ نمی‌شود که شما قاضی همان امری باشی که خودت آن را جرم انگاشته‌ای؟ پس استقلال قوا و اصل بی‌طرفی نهاد قضاوت چه می‌شود؟

مسئله‌ی دوم یکی کردن دو مفهوم حجاب با عفاف است که نه تنها در دید عموم مردم کشور ما یکی نیستند بلکه حتی در آموزه‌های دینی هم یکی انگاشته نمی‌شوند. حتی اگر به تاریخ ادیان و به ویژه اسلام هم مراجعه کنیم در دوره‌های مختلف و به ویژه در دوران حکومت پیامبر اسلام و حکومت امام اول شیعیان نه تنها هیچ اجبار و تعریف تحمیلی از پوشش وجود نداشته است، بلکه پوشش امری کاملاً عرفی بوده و اصطلاح “امربه‌معروف” نیز دقیقاً ریشه در همین “عرف” دارد.

سومین مورد اولویت‌بندی دولتی است که ادعا داشت در مدت کوتاهی انبوه مشکلات اقتصادی که مهمترین دغدغه‌ی امروز مردم است را حل خواهد کرد ولی نه تنها گام موثری در این جهت برنداشته بلکه مسائلی از این دست را رها کرده و با تمام قوا درگیر کنترل پوشش زنان جامعه شده است. پوششی که در اساس فقهی آن هم بین فقها اختلاف نظر وجود دارد و از طرفی انتخاب نوع پوشش از حقوق اولیه انسانی است و دخالت در آن به منزله‌ی صغیر و سفیه دانستن افراد جامعه است. موضوعی که دولت‌ها نه تنها جایگاهی در اظهارنظر کنترلی بابت آن ندارند بلکه به عنوان خدمتگزاران مردم باید زمینه‌ی آزادی‌های فردی را نیز هموار کنند.

همچنین بدعتی که در مجازات های سالهای اخیر و به ویژه مربوط به حجاب آغاز شده زنگ خطر جدی برای جامعه‌ی حقوقی و مدنی ایران است. اینکه اگر فردی به هر دلیلی قانونی را زیر پا بگذارد به جای مجازات شدن از حقوق شهروندی خود محروم شود امری غیرقابل قبول است. مگر می‌شود چون حکومت از کنترل مردم ناامید شده به هر ریسمانی چنگ بیندازد و حقوق شهروندی جامعه را گروگان بگیرند و حقوق بنیادین مردم را زیر پا بگذارند؟

مهمترین وجه این لایحه‌ی نابخردانه جرم‌انگاری برای کودکان و مجازات های بسیار ناعادلانه همچون محرومیت از تحصیل و رسانه و حساب بانکی و … است. حاکمیت به صورتی علنی و بی‌پرده و بی‌بزک به والدین می‌گوید من تمام آینده‌ی کودکتان را گروگان گرفته‌ام طوری که حتی راه خروج از کشور هم نداشته باشد چون زورم می‌رسد و چون می توانم پس اگر می‌خواهید فرزندتان از هستی ساقط نشوند او را کنترل کنید و به زور روسری سرش کنید و آنگونه که می‌خواهیم بپوشد. بی‌شک نسل امروز هم به حقوق بنیادین خود آگاه است و هم به این راحتی کوتاه نخواهد آمد و جالب‌ترین نکته حمایت تمام‌قد والدینشان از آنهاست.

شکست و خسران واقعی مثل تمام برنامه‌های به اصطلاح فرهنگی فرمایشی برای حکمرانان خواهد بود و در نهایت آنها با سرخوردگی چاره‌ای جز پذیرش تغییرات نخواهند داشت مثل انبوهی از تجارب گذشته اما ثمره‌ی این سیاست‌گذاری خشم انباشته و مسدود کردن تمام راه‌های گفتگو و تغییرات در چارچوب موجود است که متضرر اصلی آن حاکمیت است.

معلمان به عنوان قشری که ارتباط عمیق و چهره‌به‌چهره با کودکان دارند و همیشه سرنوشت و شرایط آنان از اهمیت ویژه‌ای برایشان برخوردار بوده در مقابل این تجاوز اشکار به حقوق دانش اموزان سکوت نمی کنند.

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکومیت اقدامات اخیر، این حق را بر خود جایز میداند که در صورت تصویب چنین لایحه‌ای ، با روشهای مدنی و مسالمت آمیز از حقوق کودکان و دانش‌آموزان دفاع نماید در پایان از حقوق دان ها ، وکلای محترم دادگستری ، احزاب .و همچنین تشکل‌های مرتبط با کودکان می‌خواهیم بی‌تفاوت و ساده از کنار این لایحه نگذرند و با تمام توان برای احقاق حقوق کودکان و مردم تلاش کنند.

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
https://t.me/kashowra

 

 


 

 

دسته : اجتماعي, سياسي

برچسب :

مقالات هیات تحریریه راهکار سوسیالیستی





























آرشیو کلیپ و ویدئو راهکار سوسیالیستی

html> Ny sida 1