بیان نظر قطعی نسبت به رخداد در هنگامهی شدنش، چون جنبشی که از شهریورماه 1401 در ایران آغاز شده است، کاری بس شتابزده و نابخردانه است. به قول هگل، جغد مینِروا، این نماد الههی خرد و حکمت نزد رومیان، با غروب آفتاب است که بالهای خود را برای پرواز میگستراند. معنای تمثیل این است که فلسفه تنها در تاریکیِ شبانگاه یعنی پس از وقوع رخداد است که میتواند دست به بررسی، نقد و بازبینیِ آن زند. اکنون اما، با گذشت بیش از صد روز از آغاز خیزش معروف به زن زتدگی آزادی در ایران، زمان آن فرارسیده است که بتوانیم، با پذیرفتن همهی مخاطرات ناشی از مشروط بودنِ هر گونه داوری، نکاتی را در بارهی این مهمترین خیزش بزرگ اجتماعیِ ایران در چهل سال گذشته در میان گذاریم.

ادامه مطلب را بخوانيد »
جنبش اجتماعی در ایران، در اعتراض به قتل انزجار برانگیز مهسا – ژینا امینی توسط گشت ارشاد جمهوری اسلامی، باری دیگر، اما به گونهای جدی، موجودیت این رژیم را، پس از چهار دهه دیکتاتوری و دینسالاری، سخت به زیر سؤال برده است. مسألهی چگونگی سرنگونیِ نظام و بدیلهای جانشینی، امروزه به چالش اصلی گروهها و کنشگران سیاسی، اجتماعی و مدنی تبدیل شده است. در زیر، من سعیمیکنم، به سهم خود و در 7 نکته اصلی، ملاحظاتی را دربارهی اوضاع کنونی ایران و طرح ایجابی در میان گذارم.

ادامه مطلب را بخوانيد »
در این نوشتار، من سعی میکنم تزهایی در تبیین دیگری از دموکراسی، متفاوت از دموکراسی نمایندگی و تعاریف سنتی یا کلاسیک آن، به دست دهم. در عین حال و در پایان، نگاهی کوتاه به مسأله دموکراسی در تاریخ معاصر ایران و موانع برآمدن آن، حتا در شکل نمایندگیاش، میاندازم. موضوعی که جدا از پرسش اصلی ما در این جا نیست: آن چیست که دموکراسی مینامیم؟

ادامه مطلب را بخوانيد »
موضوع گفتار من در این جا تفاوت بین لائیسیزاسیون و سکولاریزاسیون، یا در بیانی دیگر لائیسیته و سکولاریسم، چون دو مقوله فلسفی - سیاسی- اجتماعی است. این فرایندهای اجتماعی، هر دو در غرب شکل گرفتند. هر دو نیز با اشتراکها و اختلافهایی، هم در مضمون و هم در شکل، خروج از سلطه دین در جوامع غربی را فراهم کردند.
میان لائیسیته و سکولاریزاسیون سه تفاوت عمده وجود دارند.

ادامه مطلب را بخوانيد »
با فروپاشی سوسیالیسم واقعاً موجود در پایان قرن بیستم که چیزی جز سرمایهداری دولتی و استبداد نبود و با افول سوسیالدموکراسی که چیزی جز مدیریتِ اجتماعی نظم موجود نیست، امروزه نظریه و عمل رهاییخواهی، در گسست از چپِ سنتی، اقتدارگرا و توتالیتر، بیش از پیش چون ضرورت مطرح میشود. اما بهرغم شکستهای جنبش سوسیالیستی و انقلابی در درازای تاریخ گذشته، که گاه فاجعهبار بوده است، ایده و عمل رهاییخواهی در برابری و آزادی را امروزه، در عصر سرمایهداری جهانیشده، دیکتاتوریها، دینسالاریها و سلطههای گوناگون، باید با نیرو و ارادهای تمام ادامه داد و در میدانهای مختلف مبارزات جمعی به پیشراند. در پیکار سوژههای اجتماعی برای در دست گرفتنِ مستقلانه «امر مشترک»، فلسفهی برابریطلب و رهاییخواهِ ژاک رانسیِر، با نگاه ویژهاش بر اوضاع زمانهی ما، میتواند به یاری ما آید.

ادامه مطلب را بخوانيد »
انقلاب ایران یکی از رخدادهای مهم سدهی بیستم به شمار آمد. 43 سال پس از آن، امروز، اندیشیدن به این انقلاب را در چه شرایطی انجام میدهیم؟

ادامه مطلب را بخوانيد »