هر سازمان کارگری با هر نامی می تواند رادیکال باشد یا سازشکار، انقلابی باشد یا رفرمیستی، ساختارمند و برنامه دار باشد یا ساختارناپذیر و باری بهر جهت. کدام آیه از کجا نازل شده است که سازمان های کارگری را مانند مولودی که از مادر زاییده میشود برحسب ویژگی های مادرش هویت دهند؟ این نوزاد هویت خود را خواهد داشت و آنچه به او تشخص می بخشد شرایطی است که او می بالد و در آن بارور میشود. این بازی نادرست این همانی دیدن سازمان های کارگری در شرایط متفاوت است که سالیان است در آموزههای نادرستی از سوی کسانی که با تخیلات خود مبانی نظری خلق می کنند که چه بسا برای توجیه آن را به مکاتیب چپ هم نسبت می دهند، رایج گردیده است.

ادامه مطلب را بخوانيد »
در این یادداشت بهمناسبت نخستین سالگرد خیزشهای آبان 98 میکوشم بهاختصار انسداد ساختاریِ سیاسی و اقتصادی در وضعیت کنونی و نیز امکانات و تنگناهای جنبشهای بالقوهی اجتماعی را بررسی کنم. هدف این نوشته، ترسیم کلیات وضعیت درونی هر دو جبههی حاکمان و محکومان در مقطع کنونی و راههای برونرفت از انسداد فعلی است. ادامه مطلب را بخوانيد »
دوستیشان اگر مصدقمان را و عزتمان را برد؛ دشمنیشان اما همهچیزمان را و ما البته جز خدمت در حق آنها چیزی روا نداشتیم. به وقت دوستی “ژاندارم” منافعشان بودیم و به وقت دشمنی نیز هم. روبرت دریفوس، مامور باسابقهی آمریکایی در کتاب “بازی شیطان” با تکیه بر اسناد سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا شرح خدماتی را که ما و دیگر ملتهایی مانند خودمان در حق ایشان انجام دادهایم به روشنی آورده است. او نشان داده که چگونه آمریکایی ها از آنچه “اسلام سیاسی” خوانده میشود در جهت منافع خودشان استفاده کردهاند. ادامه مطلب را بخوانيد »
در هفتههای آتی در قدرتمندترین کشور تاریخ بشریت، یعنی ایالات متحده امریکا، اوضاع به مرحلهی حادی خواهد رسید. امریکا بر دنیا تسلط دارد. این کشور تحت رهبری فعلی نه تنها به هنجارهای منشِ متمدنانه به طور کامل پشت پا زده است، بلکه حقیقتاً بقای جامعهی انسانیِ سازمانیافته را تهدید میکند. ادامه مطلب را بخوانيد »
خانم عبادی، هویت، حافظه جمعی، تاریخ و زخمهای ما جهیزیه هیچ اتحاد و وصلت سیاسی نیست. اتحادی که بر حذف و سانسور زخمهای تاریخی، هویتها و صداهای متنوع بنا شود اتحاد مستبدان است ادامه مطلب را بخوانيد »
اگر همین ضرورت زندگی و مبارزه ناگزیز زحمتکشان با فقر و تنگدستی و مناسبات ناعادلانه در روابط کارنبود؛ اگر همین اعتراضات و اعتصابات کارگری منجر به دیده شدن انواع سرکوب های ناروا در حق زحمتکشان نمی شد؛ اگر کارگران هفت تپه و هپکو و آذرآب و دهها واحد واگذار شده با اعتراضات خود پرده از فساد جاری ناشی از خصوصیسازی برنمی داشتند، چگونه جامعه متوجه این همه فساد پنهان در بالاترین سطوح مدیریت ها می گردید؟

ادامه مطلب را بخوانيد »
لنین در جمعبندی اشاره کرد که تقلای امپراتوریها و درگیری میان قدرتهای بزرگ در جنگ جهانی اول، نتیجۀ مستقیم و تنها پیامد ممکن توسعۀ سرمایهداری بود. ادامه مطلب را بخوانيد »
چپ نه تنها دارای جناح های راست و چپ می باشد، بلکه عدم توجه به ویژگی های این جناح بندی ها می تواند ما را خنثی، یا دچار سردرگمی، بی عملی و یا درجازدن و بالاخره گرفتاری در کلاف سر در گمی بنماید که خلاصی از آن تقریبا غیر ممکن به نظر میرسد. لذا، باید این معضل را زیر چراغ ذره بین قرار داد و زوایای مختلف آن را شکافت. ادامه مطلب را بخوانيد »
حسین اکبری فعال و پژوهشگر حوزه کارگری، در مصاحبه منتشر نشده با سایت دیدار ویژگیهای خاص اعتراضهای کارگری در هفت تپه و نقش تعیین کننده آن در مناسبات میان دولت، کارگران و بخش خصوصی را مورد بررسی قرار میدهد

ادامه مطلب را بخوانيد »
ماکرون خواستار اصلاحات و “منشور سیاسی” جدید شد. چرا رئیس جمهور فرانسه این “مسئولیت سیاسی” را نسبت به لبنان احساس می کند؟ پاسخ این است که فرانسه در وهلهی نخست و طی دههها نقش مهمی را در ایجاد سیستم فرقهای لبنان و تقویت آن ایفا کرده است. وقتی قدرتهای پیروز پس از جنگ جهانی اول، خاورمیانه را تقسیم کردند، فرانسهْ لبنان و سوریه را برای خود برگزید. در آن زمان، سرمایهداران فرانسوی تقریباً اقتصاد کاملاً توسعه یافتهی لبنان را به سمت تولید ابریشم برای صادرات به فرانسه تغییر داده بودند. ادامه مطلب را بخوانيد »
مارکس در قطعهای در باب ماشینها ظهور یک اقتصاد اطلاعاتی را بهدلیل تحول نیروهای مولد سرمایهداری پیشبینی میکند. او مرحلهای را پیشبینی میکند که در آن «دانش عام اجتماعی» یا آنچه او «تعقل عام» مینامد به «نیروی مستقیم تولید تبدیل شده است. مارکس بر اهمیت دانش در تحول سرمایه ثابت تأکید دارد. مفهوم «تعقل عام» تأثیری سترگ بر کار نگری دارد و در بطن مفاهیم مدنظر او چون کارگر اجتماعی، انبوه خلق، کار غیر مادی، و امر مشترک حضور دارد. ادامه مطلب را بخوانيد »
امروزه یکی از صورتهای قدرتمند کار مشارکتی و تعاونی در عملکرد الگوریتمها پنهان شده است. در ستایش نقش الگوریتم کم نشنیدهایم؛ ستایشهایی که اغلب همراه بوده با پروپاگاندایی بیوقفه درباره ضرورت کنترل سرمایهدارانه و نیز موعظههایی در باب نبود امکان بدیل در قبال نظم قدرت موجود. اما الگوریتم بهراستی چیست؟ در وهله اول، الگوریتم یک سرمایه ثابت است، ماشینی زاییده هوش اجتماعی تعاونی، محصول «تعقل عام». اگرچه ارزش فعالیت مولد در فرآیند اجتماعی استخراج کار اضافی بهدست سرمایه تثبیت میشود، اما نباید فراموش کرد که نیروی کار زنده همچنان سرمنشأ این فرآیند است. بدون کار زنده از الگوریتم هم هیچ خبری نیست. ادامه مطلب را بخوانيد »
جریان صنفی دانشجویان در تمام این سالها نه تنها از مواضع خود بر پایه برابریخواهی و آزادیطلبی کوتاه نیامده که با کمترین حد از محافظهکاری و مصلحتاندیشی، مرزبندیهای خود با بهرهبرداران مرتجع و فرصت طلب داخلی و خارجی از فضای سیاسی موجود را، هر روز دقیقتر و پررنگتر کرده است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
یُگیشِس موضع گروه اسپارتاکوس را چنین جمعبندی کرده است: «از حزب جدید که تودههای وسیعی را در خود متحد خواهد کرد باید بهعنوان حوزهی جذب نیرو برای اهدافمان و برای سمتگیری تعیینکنندهی اپوزیسیون استفاد کنیم. نهایتاً باید با نقدی بیپروا، از طریق فعالیتمان در خود تشکیلات حزب و همچنین از طریق کُنش مستقلمان حزب را به پیش برانیم و شاید بتوانیم جلوی تأثیرات زیانبخش آن را بر طبقه [کارگر] بگیریم.» ادامه مطلب را بخوانيد »
باید روشن گفت که گزینه آلترناتیو در برابر دستپخت این نظام چیست؟ واقعیت آنست که ما درتحلیل نهائی فقط با چهار گزینه مواجهیم: “نه شرقی ونه غربی” به یادگارمانده از جهان دوقطبی که اکنون دیگر ما به ازاء مادی ندارد؛ “غربی” که همان شیفتگی و خو گرفتگی به وابستگی نوع غربی است و در وجود خود حامل هیستری ضد روس و ضد چین؛ اتکاء به “شرق” بر متن غرب ستیزی؛ و بلاخره برقراری رابطه با هم “شرق” و هم “غرب” از جایگاه منافع ملی و اگر چپ باشیم از توسعه عدالت محور با رویکرد برقراری تعادل و هدف جذب هر امکان برای پیشبرد آن ادامه مطلب را بخوانيد »
مطلبی که میخوانید تلاشی است برای توضیح به قدرت رسیدن ترامپ، با تأکید بر چگونگی شکلگیری استراتژیهای «راست پوپولیستی» و راهکارهای پیشبرد این استراتژی بهویژه در عرصهی رسانههای گروهی. ارزش بررسی این سیاستها و تدبیرها، تنها به مرزهای ایالات متحده محدود نمیشود، بلکه به شناخت راهکارهای پوپولیسم راست در کشورهای دیگر هم کمک میکند. ادامه مطلب را بخوانيد »
ظاهراً پرونده سازی دستگاه های امنیتی و قضایی برای اعضای کانون نویسندگان ایران مخالفان کانون را راضی نکرده و حالا روزنامۀ کیهان نیز به کمک این دستگاه ها شتافته تا روند ظالمانۀ پاپوش دوزی برای اعضای کانون را تکمیل کند. شاید هم کیهان از عقب افتادن اجرای احکام زندان سه تن از اعضای کانون (رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین، و کیوان باژن) ناراضی است ادامه مطلب را بخوانيد »
بهرنگی در عصری می زیست که هنوز نزدیک به 75 درصد جمعیت کشور در روستاها به سر می بردند. هنوز اکثریت مردم ایران از سواد خواندن و نوشتن محروم بودند، فضای سیاسی حاکم بر جامعه اجازه ی هیچ گونه تحرک فکری به نیروهای متفکر و فعالان اجتماعی نمی داد. ادامه مطلب را بخوانيد »
آبرو که آبرو که اغلب با ناموس هم معنا دانسته میشود، با همدستی مجراهای قانونی تعریف و بر اساس آنها به امری بهنجار تبدیل میشود. ناموس که مشخصا به زنان و دختران ارجاع دارد، میتواند با تخطی آنها در مخاطره قرار گیرد به گونهای که زمینهی قتلشان را فراهم کنند. ادامه مطلب را بخوانيد »
به نظرم پلیس از بسیاری جهات چهرهی عریان ظلم و ستم بوده است. حتی پیش از «جنگ داخلی»، مجریان قانون در تداوم بردهداری نقش داشتند. از سال 1850 به بعد ردیابیِ بردگان فراری در شمال بر عهدهی پلیس بود. ادامه مطلب را بخوانيد »
آنچه در پی می آید نسخه ی کامل مقاله ایست که بخشِ کوچکی از آن (و با محدودیت های روزنامه) در تیر 96 به مناسب همایشی برای دکتر علی شریعتی، در روزنامه ی شرق چاپ شده بود. ادامه مطلب را بخوانيد »
يكي از جانبهدربردگان شمار اعدامشدگان را «هزاران نفر” برآورد ميكند، ديگري آن را بين پنج تا شش هزار نفر ميداند، هزار نفر از گروههاي چپ و بقيه از مجاهدين، يكي ديگر باز بر «هزاران نفر» تأكيد ميكند و به عقيدهي او تنها در گوهردشت 1500 نفر به هلاكت رسيدهاند. عفو بينالمللي در برآورد خود، رقم كل را بالاي 2500 نفر قرار ميدهد. ادامه مطلب را بخوانيد »
برای درک نظریهی ارزشِ مارکس به منزلهی کانون نقد اقتصاد سیاسی قبل از هر چیز باید به خاطر آورد که از دیدگاه مارکس «نقدِ» اقتصاد سیاسی تحلیل سرمایهداری از دیدگاه طبقهی کارگر است، تحلیل سرمایهداری از دیدگاه هستیِ اجتماعیِ طبقهی کارگر («چشم در خود ماده است»). ادامه مطلب را بخوانيد »
تاریخ سوسیالیسم لحظات مهمی را پشت سر گذاشته که یکی از حساسترین و سؤالبرانگیزترین آنها لحظهای است که در دومین کشور صنعتی پیشرفتهی جهان، آلمان، بهدنبال شکست در جنگ جهانی اول و انقلاب ۱۹۱۸، قدرت دولتی به دست سوسیالیستها میافتد. یک دهه بعد نیز سرمایهداری جهانی با بزرگترین بحران سراسری خود در معرض فروپاشی قرار میگیرد، و در هیچ یک از این دو مورد سوسیالیستها نمیتوانند کاری از پیش ببرند، و سرمایهداری به حیات خود ادامه میدهد، و قدرت جهانی خود را گسترش میدهد. این رویدادها را چهگونه میتوان توضیح داد؟ ادامه مطلب را بخوانيد »
مقابله با ویروس همهگیر محدود به اجرای همین دو توصیه «ساده» و «ناممکن» نیست. بخشهای زیادی از جمعیت جهان به بهداشت همگانی رایگان یا ارزان دسترسی ندارند و طی دهههای اخیر پروژهی طبقاتی نئولیبرالیسم با هدف انباشت سرمایه بیشتر بخشهای زیادی از بهداشت جهانی را به شرکتهای خصوصی واگذار کرده است. ادامه مطلب را بخوانيد »
پنجم ماه می 2020 دویست دومین سالگرد تولد کارل مارکس است. او در نظرسنجی بی بی سی در سال 1999 بعنوان بزرگترین اندیشمند هزار سال اخیر با فاصله زیادی از آلبرت انشتین و ایزاک نیوتن، اول شد. ادامه مطلب را بخوانيد »
این نقدها به درست یا نادرست، خواندنی است چرا که ممکن است نکاتی تازه و بدیع و مفید در خود داشته باشند. ولی از پس این نقدها، انتظارات و توقعاتی از منتقدین ایجاد میشود، این انتظارات که نه فقط از طرف نقدشوندگان که ازسوی مردم و خوانندگان این نقدها نیز خواهد بود، این است: گیریم همه آنچه بیان کردید درست، فرض را براین گذاریم که ارزیابیهای شما از توان و آگاهی موجود در میان کارگران نیز از فراتر از حدِ شیوه اعتراضی با گردآوری امضاست و رادیکالیزم موجود در طبقه کارگر هم مستعدِ حد بیشتری از این شیوه مبارزه است! بسیارخوب در اینصورت، چرا شما ظرف این مدت پیشنهادات عملی و روشنی پیش پای کارگران نگذاشته اید؟ چرا کارگران را با این مصوبه تنها رها کردید و در رهیافت اعتراض موثر آنان را با تاکتیک های مناسبی که می شناسید یاری نمی دهید؟

ادامه مطلب را بخوانيد »
مرور این تاریخ به ما کمک خواهد کرد تا آن لحظات درونماندگار در نقد بنبستهای عمل متشکل طبقاتی را در میان کارگران (به ویژه امروز) دریابیم و فارغ از مؤلفهی سرکوب، بحران تئوریک (نقد منفی) و بحران چشم انداز تاریخی (نقد مثبت) را در زمان و مکان خویش بازشناسیم. این امر به نوبهی خود به ما کمک خواهد کرد تا امکاناتی را که میتوان به واسطهی مداقهی تئوریک و تجربههای نوین پراتیکی به منظور ایجاد گشایشی در به ترتیب بحران چشمانداز تاریخی و تئوریک داشت، فعال کنیم. ادامه مطلب را بخوانيد »
به رغم آنکه اعضای “حزب چپ ایران (فداییان خلق)” و از جمله مسوول کارگری آن پس از آنکه بیانیه اعتراضی را امضا کرده اند به یکباره به صرافت می افتند که مبادا در این آشفته بازارِ کرونایی این بیانیه، کاری صورت ندهد و اعتراض عقیم بماند و با توجه به اینکه تعدادی از متحدین تازه بازیافته حزبِ کمونیست _ کارگری علیه این بیانیه موضع گرفتهاند؛ ترجیح میدهند امضای خود را پس بگیرند.

ادامه مطلب را بخوانيد »