به نظر میرسد از نظر امضاءکنندگان همدلی با کشتار 67 باید چیزی از جنس تأیید کردن درستی آن اعدام ها باشد که بر زبان فرد جاری می شود. آیا می شود گفت که همراهی موسوی با مجموعه ی نظام پس از وقوف به این اعدام ها را نباید از جنس «همدلی» دانست و او با حفظ «انتقاداتش» در خصوص این اعدام ها به همکاری با نظام ادامه داده است؟! آیا ادامه ی همکاری با رژیمی که واقفی در چنین ابعادی دست به جنایت زده است نوعی «همدلی» محسوب نمیشود؟ ادامه مطلب را بخوانيد »
اینک برای همه روشن میگردد که جز اراده و خِرَد مردمی هیچ نیرویی نمی تواند موجب تحول بنیادین شود. ما در وضعیتی به سر میبریم که به وضوح حاکمان قادر نیستند به سیاق همیشه شان حکومت کنند، و مردم نیز دیگر زندگی تحت لوای حکومتِ آنان را نمیخواهند. ادامه مطلب را بخوانيد »
به گزارش منابع مطلع در اطلاعات سپاه «اکبر طبری» معاون پیشین اجرایی حوزه ریاست قوه قضائیه در دوران آملی لاریجانی رئیس کنونی مجمع مصلحت نظام در جدیدترین اعترافات خود از نقش «علی ترامشلو» به عنوان «قُلک غلامحسین محسنی اژهای» معاون اول رئیس قوه قضائیه پرده برداشت. ادامه مطلب را بخوانيد »
در این مقاله ترجمه بخشی از کتاب «شورش. اعتصاب. شورش: عصر جدید قیام ها»، نوشته جاشوا کلاور را می خوانید …..
«از طرفی صفوف انبوه طردشدگان را داریم و از طرف دیگر ناتوانی در برآورده کردن این قبیل مطالبات را؛ اینها دو روی یک بحران اند. درست همان طور که ایالات متحده آمریکا دیگر نمی تواند در ترازی جهانی انباشت را فراهم کند و از این رو باید به عوض جلب رضایت با زور به سیستم جهانی نظم ببخشد، در داخل نیز دیگر نمی تواند از آن نوع امتیازاتی بدهد که جنبش حقوق مدنی موفق به کسب شان شد و دیگر نمی تواند صلح اجتماعی را بخرد.» ادامه مطلب را بخوانيد »
انتشار نامه ی اعتصاب غذای 72 تن از زندانیانِ قیام آبان ماه و طنین این جمله ی درخشانش که «ما زندگی را مطالبه کردیم و محکوم به مرگ تدریجی در این تبعیدگاه شدهایم» شاید فرصتی است تا «تصویر آبان ماه» را از فاجعه ی «1500 کُشته» یا نام خونین «نیزار» که بدل به «بازنمایی مظلومیت معترضان» گشت، نجات دهد. آنان نه ابژه های قابل ترحمِ خاطره ی دردناکِ «سرکوب یک قیام»، بلکه انوشه هایی جستجوگرِ زندگی و در حال تمسخرِ مرگ اند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
تاریخ شورش های نان از مشروطه تا پهلوی، در کنار مبارزات کارگران از برای بهبود وضعیت معیشتی تا حق تشکل یابی از یک سو و نیز تاریخ خیزش های فرودستان در جمهوری اسلامی از «مبارزات حاشیه نشینان تهران با شهرداری برای حفظ سکونت گاه های غیررسمی شان» تا شورش های «کوی طلاب مشهد»، «اسلامشهر»، «خاتون آباد» و «دی 96» و «آبان 98» از سوی دیگر، جملگی گواهی میدهند که تئوری «فقر مساوی است با بی تفاوت شدن و بی عملی»، دستکم درباره ی وضعیت ایران صادق نیست. ادامه مطلب را بخوانيد »
کارگران هفت تپه این بار طولانی تر از دفعات پیشین اعتراض شان به میدان آمده اند اما شرایط سیاسی مبارزاتیِ تحت تأثیر کرونا و همچنین اُفت محسوس «کُنش جریانی» بدنه ی کارگری گواهی می دهد که این اعتراض نه به اندازه ی دفعاتِ پیشینِ خودش توانسته جریان ساز باشد، نه حتی در فضای مجازی حول محورِ آن پروپاگاندای خاصی در جریان است. ادامه مطلب را بخوانيد »
آنچه لحظه ای نباید از منظر سوسیالیستی لحظه ای از آن غافل شد عبارت از این است که چین همواره خواهانِ «نیروهای کار ارزان و مطیع» است و این بوضوح باید حرارت سنج هر شکلی از موضع گیری در رابطه با چین باشد. اینکه امپریالیسم آمریکا به واسطه ی نظامی گری و قدرت دلار همچنان یکه تاز سلطه ی جهانی است، هیچ دلیلی برای چشم پوشی از سیاست های وحشیانه ی سرمایه داری دولتی چین علیه کارگران (چه در خودِ چین و چه در پروژه های اقتصادی-ای که ذی نفع است) نیست. ادامه مطلب را بخوانيد »
انفجار در نطنز، اخبارهای ضد و نقیض درباره انفجار در غرب تهران (حوالی گرمدره و شهر قدس)، و پخش «سریال تهران» (روایت رویارویی جاسوسی موساد با اطلاعات سپاه از شبکه های تلویزیونی اسرائیل) در این روزها گویای دور جدیدی از رویارویی های اسرائیل و جمهوری اسلامی است ادامه مطلب را بخوانيد »
این قلم به مزدهای جیره خوار دستگاههای امنیتی خود میدانند که تمامی ترهات آنان جز دروغ و تهمت نیست؛ اما دمی آرام و قرار ندارند تا وظایف خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهند. چرا که همواره سرکوب آزادی های فردی و اجتماعی دلایلی میخواهد تا آنرا موجه و قانونی جلوه دهد و پیش از آن نیز جامعه را متاثر از خشونت قلمی و کلامی رسانهی قدرت، نمایش داده میشود؛ بترسانند. ادامه مطلب را بخوانيد »
بدون دگرگونی های بنیادین فساد پایان نمیپذیرد! ادامه مطلب را بخوانيد »
اگر صدور احکام اعدام اخیر برای آبانی ها-دی ماهی ها را یک پیامِ هشدار از ناحیه ی حاکمیت به مردم معترض تفسیر کنیم، بی تردید مجاز هم هستیم که از ترس فزاینده ی درون سیستم بابت وقوع آبانی هایی هجومی تر از قبل در ادامه سخن بگوییم. بسیار خوب اگر چنین است چرا ما خود را جدی نگیریم؟ چرا دست اندر کارِ سازمان گری ای نشویم که بار دیگر آنان را غافلگیر کند؟ ادامه مطلب را بخوانيد »
آرمان های قیام بهمن 1357 را با آرمان های جمهوری اسلامی خَلط نکنیم. به یاد داشته باشیم که عناصر این حاکمیت هر ساله در 22 بهمن با «آرمان های امام راحل (قاتل)» تجدید بیعت میکنند. عدالت خواهی با داشتن هر شکلی از مُهر و نشان گفتمانِ به اصطلاح «مستضعفین گرایی» جمهوری اسلامی (برای مثال جریانی که به «عدالت خواهان» موسوم است و از جوانان بسیجی و حزب الله ی تا احمدی نژادی ها را در بر می گیرد) صرفا در حُکم ویترینی برای «نمایش عدالت» در جمهوری اسلامی است. ادامه مطلب را بخوانيد »
چرا به یکباره سلسله خبرهایی پیرامون موضوع زن کُشی انتشار یافت و متوقف شد؟ آیا در پَسِ این شکل از تابیده شدن نور بر یک پدیده، پشت پرده ای نهفته نیست؟ پشت پرده ای از جنس به پیش برده شدن دزدی، چپاول، معامله یا …. ؟ ادامه مطلب را بخوانيد »
تنها راه چاره و بهترین چاره اندیشی همان روشی است که کارگران کشت و صنعت هفت تپه برگزیدهاند. تنها چاره کارگران وحدت و تشکیلات و برنامه ریزی برای تعیین سرنوشت بنگاههای تولیدی از طریق نظارتهای سازمان یافته بر شیوههای مدیریت دولتی این واحدها و جلوگیری از واگذاری آنها به بخش خصوصی غارتگر است. ادامه مطلب را بخوانيد »
مسئله ی دادگاه طبری، حکایت عزم جزم یک قوه یا مجموعه ی نظام برای فسادزُدایی از ساختارش و گام برداشتن در مسیر عدالت نیست، بلکه حکایت، حکایتِ تصفیه های درون قدرت است برای خیز به سوی بازآرایی جدیدی از طبقه ی حاکم، در کنار سنجش درجه ی حرارت جامعه برای پذیرش این بازآرایی. ادامه مطلب را بخوانيد »
شخصیتی چون ابراهیم رییسی به دلیل کارکردهای خود در نظام جمهوری اسلامی آنچنان موقعیتِ سستی در نزد افکار عمومی برخوردار است که در صورت تغییرات سیاسی احتمالی، در ردیف اولین متهمان ضد مردمی قرار خواهند گرفت در نتیجه ضمن گوش بفرمانی در درگاه رهبری، به این نیز توجه دارد تا ضمن تلاش برای رفع بحران عدم مشروعیتِ نظام؛ به بازسازی چهره ای مقبول و مشروع در نزد مردم نیز بپردازد و در این باره از همهی امکانات نیز استفاده بهینه خواهد کرد. ادامه مطلب را بخوانيد »
عواملی که موجب احتمال گسست اجتماعی خواهد شد طبعا با تفرقه و پراکندگی رابطه مستقیم دارد. این پراکندگی ها ناشی ازسرکوبِ احزاب، تشکل های و سازمان های کارگری و سازمان های تودهای در چهار دهه حکومت تئوکراتیک کنونی است، وظیفه بلادرنگ سوسیالیست ها بردن ایدهی همبستگی گسترده از راه تشکل یابی بین همهی مردم رنجدیده است. “پیش به سوی ایجاد همه سازمان های توده ای از هرسنخ برای همه کارگران و زحمتکشان”، شعار مبرم کنونی است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
خصلت بندی سرمایه داری ایران توسط جزنی بهترین، جامع ترین و مستدل ترین تحلیل از وضعیت جامعه ایران در آن دوره بود و بخش هایی از این خصلت بندی مثل نقش بوروکراسی و رانت نفتی-دولتی و خصلت دیکتاتوری ذاتی بورژوازی مرتجع ایران هنوز به قوت خویش باقی است. کتاب «طرح جامعه شناسی و مبانی استراتژی جنبش انقلابی ایران» (بخش اول اقتصادی) را باید یک شاهکار به حساب آورد که با توصیف دقیق خصوصیات سیستم اقتصادی-اجتماعی مستقر در ایران، تقسیم بندی کم نظیری را از بورژوازی کمپرادور داخلی به مثابه طبقه حاکم ارائه میدهد. ادامه مطلب را بخوانيد »
کفگیر دولت به ته دیگ خورده و برای کسب درآمد بیشتر به سهامفروشی روی آورده است. درآمد حاصل از فروش سهام شستا مستقیم به جیب دولت میرود و چیزی عاید سهامداران و بازنشستگان نخواهد شد. ادامه مطلب را بخوانيد »
تنوع مشارکت زنان، اعم از آنها که به عنوان افراد یا به عنوان اعضای گروههای حقوق زنان، در خیزش بینالمللی روز زن قابل مشاهده است که نشان میدهد گزاره محدود “زن عراقی”، که بطور تاریخی و اغلب با برنامههای سیاسی مردانه، چه سکولار و چه اسلامگرا، استفاده میشد، با عمل فراگیرتر “زنان عراقی” جایگزین شده است. این روند بیسابقه وحدت مردمی نشان میدهد که زنان و مردان عراقی در حال بهبودی از پسِ دهه ها جنگ و تکهتکهشدن اجتماعی هستند. ادامه مطلب را بخوانيد »
کمون پاریس مبدأ تحولاتِ سیاسی دوران سازی در سازمان یابی زنان بود که تاریخ نشان می دهد هرچقدر که در ادامه از آن میراث فاصله گرفته شده، هم سوسیالیسم و هم بشریت لطمه خورده است.
نوشته پیش رو ترجمه بخش هایی از رساله ی “انقلابهای نامرئی: سهم زنان در کمون پاریس 1871” نوشته پاملا جوآن استوارت است که در سال 2006 نگارش شده است. در این متن تلاش شده است تا گوشه ای از نقش سیاسی و نظامی زنان در کمون پاریس شرح داده شود. ادامه مطلب را بخوانيد »
وظیفه همه نیروهای مترقی و آزادیخواه و عالت جو حکم میکند تا در این شرایط با تمام امکانات و توان و دانش خود به یاری مردم بشتابند و در کنار آنان ضمن کمک به ایجاد شرایط برای رهایی از این ویروس کشنده؛ آنان را برای داشتن زندگی درخور و شایسته پس از کرونا یاری دهند. ادامه مطلب را بخوانيد »
ممکن است در این شرایط مردم به خاطر گرفتاری و ناچاری ناشی از شیوع بیماری کواید-19 و نبود هر گونه طرح و برنامه اعلام شدهی اطمینان بخش از سوی حکومت جمهوری اسلامی اعلام نارضایی خود را به تاخیر اندازند و با تحمل حاکم شدن شرایط جدید به نجات جان خود از دستان هیولای بیماری واگیردار ویروس کرونای جدید فکر کنند؛ اما قطعا با مقاومت در برابر این شرایط و گذر از بحران این جنگ بیولوژیک، قطعا فراموش نخواهند کرد که جمهوری اسلامی متهم ردیف اول شیوع و گسترش کرونای جدید است! ادامه مطلب را بخوانيد »
کارگران و زحمتکشان را چارهی دیگری جز مقابلهی جدی با شرایط تحمیلی کنونی نیست. بیدفاعی مطلق به آن معناست که تنها راه رهایی از این موقعیت همبستگی طبقاتی و مبارزات سازمان یافته و استمرار اعتراضات و گسترش و توسعه آن به عالیترین شکل یعنی اعتصاب های بنیان کن خواهد بود. ادامه مطلب را بخوانيد »
در این وضع قوت قلب نظامی، آمادگی برای سرکوب اعتراض های مردم، راه گشایی برای مذاکره های پنهان و نامستقیم و بدل کارانه و بالاخره برگزاری انتخاباتی که به نوعی پر شور باشد، مورد نیاز بسیار جدی حاکمیت است. و به گمان ما راه حل اجتماعی در مقابل آن، اعتماد به نفس فعالان، هم بستگیهای امن و با برنامه، آگاهی رسانی در برابر ریا و دروغ و پرهیز دادن جامعه از شرکت در انتخابات است. ادامه مطلب را بخوانيد »
به نظر ما در این شرایط و همراه با روند پیشرفت مبارزات مردمی باید به خواست های ضروری مردم به ویژه کارگران و زحمتکشان همواره در سردادن شعارهای مطالباتی اهمیتداده شود، تا امکان فریب توده ها، از سوی صاحبان قدرت و وابستگان و پیرامونیان آنان که درپی کسب سهم بیشتری از قدرت سیاسی شعارهای سازش کارانه سر میدهند؛ هرچه بیشتر محدود گردد و همچنین امکان فرصت طلبی را برای اپوزیسیون ارتجاعی و مخلوع در انحراف مبارزات توده مردم به سود نیات ارتجاعی شان حدالمقدور کاهش یابد. ادامه مطلب را بخوانيد »
ما گروهی از سوسیالیست ها ایران در راهکار سوسیالیستی ضمن تسلیت به همه قربانیان این فجایع ناگوار در ایران و همه کشورهای دیگر کوشش می کنیم تا در تحلیل جامع تری نظرات خود را پیرامون این رخدادها در آینده ای نزدیک بیان کنیم. اما آنچه که می توان با قاطعیت بدان اشاره کرد اینست که هر چند سیر تحولات هشت روزه با فجاجعه ناشی از سرنگونی هواپیما ختم شد که اصل موضوع بن بست شکنی سیاسی بین امریکا و ایران را ممکن است تحت تاثیر غم بزرگ بشری قرار دهد اما بی تردید این فجایع به روند شتاب آلودی برای سازش بین امریکا و ایران منجر خواهد شد. سازشی که نشانه های آن هر لحظه بیشتر خودنمایی می کند. ادامه مطلب را بخوانيد »
همزیستی محافظه کاری و نئولیبرالیسم در اقتصاد ایران برای مدت 30 سال است که ادامه دارد. هم تضاد دو برخوردهای تند و هم هم آوایی بین این دو برقرار است نمونه اولی برخورد با اصلاح طلبان و جریان انتخابات 1388 و نمونه دومی برخورد با مردم معترض و دادخواه در دی ماه 1389 و آبان 1398 است. ادامه مطلب را بخوانيد »
درک درست از شرایط موجود از سوی فرزندان کارگران و زحمتکشان و همه آنانی که معرفت اجتماعی شدن را در برایر نئولیبرالیسم افسارگسیخته به میدان آوردهاند. همان معرفتی که دوستداران نئولیبرالیسم جهانی را خوش نمی آید. همان که نشان می دهد چگونه در پشت نقاب این حکومت دینی می توان با مقررات زدایی کارگران کشوری را از حمایت حداقل های قانونی بی بهره کرد. ادامه مطلب را بخوانيد »