یریم که تعدادی از افراد دستگیر شده را بتوان تحت عناوین جعلی مجرمانه به زندان های طولانی مدت هم متهم ساخت! آیا زمینه های نارضایی برطرف خواهد شد؟ آیا با ایجاد سکوت قبرستانی میشود به وضع موجود ادامه داد؟ این همه شواهد تاریخی حاکی از آنست که هیچ دولتی در دشمنی با مردم سرزمینی که بر آن حکومت می کند پایدار نمانده است! این قاعده ای استثنا ناپذیر است.

ادامه مطلب را بخوانيد »
تصاویر دلخراش روی هم انباشته کشته شدگان و زخمی های این واقعه بسیار دردناک است. اغلب این پناهجویان جوانانی هستند که حاضر شده اند برای رسیدن به خاک اروپا از جان نیز بگذرند.امید, آرزو و آینده ای روشن و انسانی انگیزه ای است که آنها حاضرند چنین هزینه گزافی را برایش بپردازند

ادامه مطلب را بخوانيد »
چرا گروه کاوه در تاریخ کوهنوردی و سیاسی ایران دارای چنان اهمیت زیادی است. در این مطلب که به یادبود نام علی پاینده نوشته میشود، با بررسی کوتاه فعالیتهای این گروه با تکیه بر اندک اطلاعات مکتوب موجود و همچنین مصاحبههای اینجانب با چند تن از فعالین مهم گروه کاوه -از جمله علی پاینده- و چند نفر از کوهنوردان مهم و فعال آن دوران در خارج از این گروه، به جنبههای مهم و دورانساز فعالیتهای این گروه اشاره خواهم کرد

ادامه مطلب را بخوانيد »
گروههایی از معترضان که به زبان ملی خود شعار میدهند (در ورزشگاه سهند تبریز شعار ”آزادلیق، عدالت، میللی حوکومت” / آزادی عدالت حکومت ملی سر داده شد)، بر چیزی بیش از گرسنگی تأکید میکنند، بر حق حاکمیت ملی خود اصرار دارند و روشن است که قصد ندارند جمهوری اسلامی را سرنگون کنند تا در خلاء قدرت ناشی از نبود این رژیم، حق حاکمیت خود را به یک نظام استبدادی فاسد و دزدسالار نالایق و غیردمکراتیک طرفدار حاکمیت مونیستی یا تک ملیتی و تک زبانی دیگر (مثلاً سلطنت) بسپارند

تظاهرات بازنشستگان در تبریز- ۱۶ خرداد ۱۴۰
ادامه مطلب را بخوانيد »
مزد کارگران و حقوق بازنشستگان کمک مالی و اعانه دولتی نیست که به فقرا بیشتر و به داراها کمتر پرداخت شود. تورم همه مزدها و حقوق ها را به یکسان می بلعد؛ سود برندگان از تورم همه جیب ها را به یکسان خالی می کنند. تفرقه نیندازید و بحث سایر سطوح را پایان دهید.

ادامه مطلب را بخوانيد »
ضرورت افزایش دوره ای مزدها پاسخ به دو متغیر تاثیرگزار است: ضرورت حفظ قدرت خرید کارگران در مقابل تورم و افزایش قیمت ها. متغیر دوم سابقه دار شدن کارگر و افزایش تجربه و دانش و مهارت های اوست. به دلیل نبود تشکل های مستقل از یک سو و حاکمیت قراردادهای موقت و موقتی شدن کارها از سوی دیگر، به ضرورت ناشی از این متغیر هیچگاه پاسخ داده نشده

ادامه مطلب را بخوانيد »
به سبب گسستهای روند توسعهی سرمایهداری در ایران، توسعهی تولید و توزیع خرد بهویژه در دههی نخست انقلاب و پیوندهای ایدئولوژیک شاهد شکلگیری وصال و ماه عسلی طولانی بین خردهبورژوازی بازار و حاکمیت بودهایم. اما مدتهاست این ماه عسل به پایان رسیده است. نه منافع عینی این لایههای گسترده دیگر در چارچوب استمرار ساختارها و سیاستهای موجود قابل تحقق است و نه نگرشها و ارزشهای نسل جدید آنان سنخیتی با ایدئولوژی حاکم دارد. بحران هفتههای اخیر میتواند تنها پیشدرآمد ظهور تنشی حاد در رابطهی خردهبورژوازی و دولت در ایران باشد.

ادامه مطلب را بخوانيد »
در مقالهی حاضر تلاش میکنم با توضیح ویژگیهای بحرانهای کنونی اقتصادی – اجتماعی در ایران نشان دهم که چرا انواع بدیلهای راست قادر به ارائهی راهحل مؤثری که به برونرفت از وضعیت بحرانی بینجامد نیستند. طرح چنین مسألهای بهمعنای نادیده گرفتن توازن بالفعل قوای طبقاتی در ایران امروز نیست، بلکه نشان دادن مسیر برونرفت از وضعیت بحرانی و اشاره به راهحلهایی است که استمرار حیات درازمدت در ایران را امکانپذیر میسازد. در این مقاله، تأکید میکنم که در برابر بحرانهای امروز ایران که در مواردی به بحرانهای ویرانگر و «حیاتزدا» بدل شدهاند اکنون دیگر هیچ بدیل راهگشایی، بهجز بدیل چپ و رادیکال، وجود ندارد.

ادامه مطلب را بخوانيد »
روزهای سخت و دهشتناکی بر ما مردم میگذرد. سالهاست قلم به دست می گیرم و می نویسم، آنچه را که نشاید و از آنچه باید! اما این روزها به سختی برای انتخاب موضوع با خودم می جنگم که چه را باید بنویسم، از چه بگویم؟ که از درجه اهمیت بیشتری برخوردار باشد که دیگری را نیست؟ از کدام درد و غمی که بر جان مردمان ما افتاده و بر کدام ناروایی که این جامعه را فراگرفته است و به قول شاملو بزرگ:
«بر کدام جنازه زار میزند این ساز؟
بر کدام مُردهی پنهان میگرید
این سازِ بیزمان؟»

ادامه مطلب را بخوانيد »
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی نقشه ی تازه ای را برای سرکوب کارگران و معلمان ایرانی سر هم کرده است. دو نفر فرانسوی که قصد بازگشت به کشورشان را داشتند به جرم جاسوسی دستگیر شده اند (توجه کنید که جاسوس کسی است که اطلاعات کشور هدف را برای دولت خود به شکل های مختلف می رباید) وزارت اطلاعات اما می گوید: «هدف آنها شکل دهی به مبارزات معلمان به قصد به حاشیه بردن این مبارزات بوده است»!

ادامه مطلب را بخوانيد »
در مطالب تاریخی آمده است یکی از بردهداران یونان پیشنهاد کرد به همهی بردهها لباس یکسان بپوشند. بردهدار دیگری که زیرکتر بود مخالفت کرد و گفت اگر بردهها همه یکسان لباس بپوشند به جمعیت خود واقف میشوند و علیه ما شورش میکنند، همان بهتر که در ظاهر متفاوت باشند و فقط آنها که لخت هستند برده به نظر آیند. سیاست بردهدار زیرک همچنان ادامه دارد. به کارگران جامههای متفاوتِ طبقهی «متوسط»، «کارمند»، «رسمی» و … پوشاندهاند. تنها افرادی بدون جامهی هویتی هستند که با دستشان کار میکنند، زمختند و لباس یک شکل کارگریشان یا صورت سیاه معدنیشان درست مانند بردهی لخت، آنها را در ظاهر کارگر نشان میدهد!! مدعیان «صدای معلم» به نظر میرسد از اخلاف همان بردهدارِ زیرکند

ادامه مطلب را بخوانيد »
سیاست حذف یارانه نان یکی از محورهای نسخه صندوق بینالمللی پول برای بالا بردن درجه آزادی اقتصادی و رشد است که در ادامه باز کردن درهای اقتصاد کشور به روی محصولات کشاورزی و برداشتن یارانهها در بسیاری از کشورها اجرا شده که نتیجهای جز نابودی کشاورزی و به مخاطره افکندن امنیت غذایی و درنتیجه استقلال کشورها توسط شرکتهای بزرگ تولیدکننده مواد غذایی و تولیدکنندگان محصولات ترا ریخته نداشته است

ادامه مطلب را بخوانيد »
آیا مسئولیت احیای تبلیغات فاشیستی و نازیسی در اوکراین می تواند یک طرفه باشد؟ آیا بورژوازی روسیه مسئول این نیست؟ آیا حزب کمونیست فدراسیون روسیه چیزی در این مورد نمی داند؟ حزب کمونیست روسیه متوجه انتی کمونیسم اکراینی هست، طوری که ان را “مقامات فاشیستی” توصیف می کند، اما به انتی کمونیسمی که در صدای رسمی روسیه فوران می زند، و به آنچه از حنجره رئیس جمهور پوتین که در نخستین سخنرانی وی در قبل از آغاز عملیات نظامی به گوش رسید، هیچ توجهی ندارد

ادامه مطلب را بخوانيد »
سخن من خطاب به همه ی کسانی است که بنا به احساس وظایفی که در قبال طبقه کارگر ایران دارند، ناخواسته مباحثی را در مورد تشکلیابی طبقه کارگر ایران در همهی عرصههای تولید، خدمات، کشاورزی، کارگران آنلاین در استارتاپ ها و شیوه های گوناگون کار مزدی توسط کارگران سایبری و خلاصه همهی عرصههای کار و تولید، طرح میکنند و یا به پیش می برند که هیچ ارتباطی با خودسازماندهی طبقه کارگر ندارد!

ادامه مطلب را بخوانيد »
اگر اول ماه مه چیزی بیش از یک روز تعطیل نیست، روزی ــ به نقل از یک آگهی فرانسوی ــ که نیازی به مصرف قرص آرامبخش خاصی ندارید چرا که مجبور نیستید کار کنید، باز هم روز تعطیلی است خاص. شاید دیگر، عبارت غرورآفرینِ «روز تعطیلی خارج از همهی تقویمها» نباشد، چرا که این تعطیلی در اروپا به همهی تقویمها وارد شده است. در واقع، بیش از هر روز دیگری، به جز 25 دسامبر و اول ژانویه، کارکردن کنار گذاشته میشود، و از سایر رقبای مذهبی خود بسیار فاصله گرفته است. اما این روز تعطیل از پایین جامعه سر برآورد. این روز تعطیل را خودِ کارگران گمنامی شکل دادند که از طریق آن، خودشان را در سراسر خطوط شغلی، زبان و حتی ملیت به عنوان یک طبقهی واحد تشخیص دادند و به اختیار خود سالی یکبار تصمیم میگیرند کار نکنند و از اجبار اخلاقی، سیاسی و اقتصادی به کارکردن سر باز میزنند.

ادامه مطلب را بخوانيد »
حقوق به معنای امتیازی است که فرد در جامعه دارد حالا ممکن است این فرد کارگر باشد در اینصورت ما شاخهای از حقوق را تحت عنوان “حقوق کار” برای کارگر پذیرفته ایم که منطق خودش و تعریف گسترده ی خودش را دارد. وقتی از “حقوق کار” به عنوان یک علم صحبت می کنیم آنگاه روشن میشود که کاربرد “حقوق” به جای مزد تا چه اندازه می تواند گمراه کننده باشد و اگر از “حقوق کار” به عنوان بخشی از علم که در آن موضوع روابط کار چه انفرادی و چه دسته جمعی شرایط انجام کار را در بر میگیرد؛ صحبت می کنیم! معلوم میشود که علم حقوق در عرصه روابط کار تا چه اندازه بر زندگی اقتصادی و اجتماعی کارگران تاثیر دارد. برای روشن شدن این تاثیر و اهمیت آن و فهمیدن تمایز بین “حقوق” و “دستمزد” آگاهی به تعریف ِ”حقوق کار” اهمیت دوچندان پیدا می کند. ببینیم این حقوق کار چیست؟

ادامه مطلب را بخوانيد »
پرسش اینجاست: چه چیز سبب این جنگهای بیپایان شده است؟ چگونه است که مبارزات دموکراتیک و عدالت خواهانه و به حق مردم کشورهای مختلف تبدیل به جنگ های نیابتی میان قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای می گردد؟ از زمان پایان جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد میان دو ابرقدرت آمریکا و شوروی، جنگ های نیابتی به چند دلیل به پدیده ای مرسوم در روابط بین الملل تبدیل شده است. مهم ترین دلیل، ترس از درگیری های مستقیم میان ابر قدرت ها ست. چرا که درگیری مستقیم میان دو ابرقدرت بالقوه می تواند به یک جنگ هسته ای بیانجامد و نه تنها طرفین درگیر، بلکه تمام جامعه انسانی بر روی زمین را بکلی نابود کند.

ادامه مطلب را بخوانيد »
کارگران آمازون در استاتن آیلند به مهمترین پیروزی کارگری در ایالات متحده از دهه ۱۹۳۰ دست یافتند. اما چگونه؟ پس از چندین دهه افول اتحادیهها، کارگران شرکت آمازون در استاتنآیلند با رای دادن به تشکیل اتحادیه آمازون و برنده شدن در رایگیری به مهمترین پیروزی کارگری در ایالات متحده از دهه ۱۹۳۰ دست یافتند.

ادامه مطلب را بخوانيد »
در سالهای اخیر شاهد رشد جنبش معلمان بودهایم که این رشد را نمیتوان بههیچوجه بدون توجه به شرایط، مسائل و از سوی دیگر کنشگری معلمان زن درون این جنبش مشاهده کرد. چراکه زنان حدود ۶۰ درصد از بدنهی معلمان را تشکیل میدهند و در برخی گروهها مانند مربیان پیشدبستانی اکثریت قاطع را دارند؛ بنابراین نمیتوان آنها را نادیده گرفت

ادامه مطلب را بخوانيد »
ما حمایت چین و روسیه از دولت ایران در فتنه های سرکوبگری را تبه کاری علیه شهروندان ایرانی می فهمیم. همان طور روی برگرداندنشان از ایران را در بزنگاه تحریم اقتصادی شورای امنیت درمی یابیم. اولی فرصت یافته است تا بازار ایران را پرکند از بنجل های خود و دولت روس هم بر زرادخانه های این حکومت می افزاید.

ادامه مطلب را بخوانيد »
اگر جنگ روسیه با اوکراین موجب اتحاد درونی نهادهایی چون ناتو گشته است، در مقابل آن نه فقط باعث انشقاق در میان چپ بلکه همه نیروهای صلحطلب نیز شده است. در شرایط کنونی هدف همه نیروهای مترقی باید پایان دادن هر چه سریعتر به این جنگ خانمانسوز و تلاش برای گسترش جنبش صلح باشد. اگر قرار است باریکادی ساخته شود، آن نه در میدان جنگ و برای از کار انداختن توپ و تانکها بلکه در خیابانها و در اعتراض به فرستادن توپ و تانک به میدان جنگ است

ادامه مطلب را بخوانيد »
جنگ اوکراین نه اولین و نه آخرین اتفاق از این نوع جنگ های ارتجاعی در جهان امپریالیستی ست. اما این بمعنای آن نیست که تمام قد نایستیم و حمله روسیه به اوکراین را بی هر نوع اما و اگری محکوم کنیم. اما نه به جنگ، نه به زیر پا گذاشتن مرزهای پذیرفته شده بین المللی و نه به بمباران خانه ها و بیمارستان ها و مدارس بدان معنا نیست که به مهندسی این جنگ از سوی سردمداران سرمایه جهانی در آن سوی این تخاصم چشم ببندیم و به این بصیرت نرسیم که ترس اروپا و امریکا از پیروزی پوتین در اواکراین چیست. و آن ها چه نقش و سهمی در این جنگ و ویرانی و کشتار دارند و چه خواب هایی برای روسیه دیده اند

ادامه مطلب را بخوانيد »
در همین چند روزی که از جنگ مهیب روسیه علیه اکرائین گذشته است چندین اتحادیه و تشکل کارگری با صدور بیانیه دست به موضعگیری زدهاند. در این متن بیانیه ها و اطلاعیه هایی از سندیکاهای کارگری در اوکراین، روسیه، بلاروس و لهستان که بر همسبتگی بین المللی کارگران تاکید می کنند و همچنین بیانیه ی شبکه بینالمللی سندیکایی همبستگی و مبارزه را می خوانید

ادامه مطلب را بخوانيد »
دفاع ایدئولوژیک از جنگ، خصلت توده سست برف را دارد که به شکل بهمن ناگزیر از فرو ریختن است. هر چند در مسیر خود خرابی و نابودی موجودات را رقم میزند، اما پایان عظمتی است که بر پایه ی سستی بنا شده است. این سستی و بی پایگی هر چند بخواهد بر سر منتقدش آوار شود؛ پیشتر سستی و فرو ریختن خود را اثبات می کند.

ادامه مطلب را بخوانيد »
شهروندان ایالات متحده برای حمایت از مردم اوکراین و آن دسته از روس هایی که ما به درستی آنها را تحسین می کنیم، چه کاری می توانند انجام دهند؟ برای آنهایی که در خیابان ها هستند و به دلیل درخواست رسا از دولتشان برای توقف جنگ، خطر دستگیری و ضرب و شتم تهدیدشان می کند؟ زمانی که «در کنار ناتو می ایستیم» در کنار آنها نمی ایستیم. همان طور که مردم اوکراین از تجاوز روسیه رنج می برند، روزانه میلیون ها نفر در سراسر جهان از تجاوزات ایالات متحده رنج می برند

ادامه مطلب را بخوانيد »
با شگفتی بسیار شاهدیم که جنگ در اوکراین با حمله ی گازانبری بخش های غربی و اروپایی و شرقی جهان سرمایه و پیشقراولی روسیه پوتین در شرایطی پیش میرود که حزب کمونیست روسیه فدراتیو به رهبری گنادی ریوگانف یکی از آتش بیاران آن شده است و در کنار پوتین با فراهم سازی مقدمات سیاسی و دیپلماتیک آن به سود تهاجم قد برافراشته است و خودشیفتگانی نیز در ایران اعم از وابستگان به قدرت دولتی و به اصطلاح محور مقاومتی ها و بخش هایی از چپ اردوگاهی در کنار و به پشتیبانی از حزب برادر! علیه شعار “نه به جنگ” و “دفاع از صلح” را شعاری برخاسته از شیفتگی به غرب و پشیمانی از چپ بودن نمایش دهند!

ادامه مطلب را بخوانيد »
سردبیر کانتر پانچ روز گذشته در مقالهای نوشت «رویارویی نئونازیها در اوکراین، رومانفهای نو در مسکو، توسعهطلبان ناتو در کشورهای غربی، شرکتهای نفت شل و انحصارات گاز طبیعی؛ اگر این وضعیت به جنگ جدیدی منتهی شود، جنگ جهانی اول در قیاس با آن جنگی شرافتمندانه است.»
وضعیت کنونی جهان دال بر یکی از بحرانیترین وضعیتهای جهان سرمایهداری از هنگام تکوین این نظام تا امروز است و حملهی نظامی پوتین به اوکراین یکی از نقطهعطفهای مهم تاریخی است.

(Photo by Sergei MalgavkoTASS via Getty Images)
ادامه مطلب را بخوانيد »
سال هاست این امیدواری که مدعیان چپ بر خطاهای فاحشِ سیاسیِ گذشته خود بازنگری کنند، دیگر میرود تا به آرزو بدل شود. جهان امروز درگیر پیچیده ترین مناسبات امپریالیستی است و شعار “کارگران جهان متحد شوید” جز با تسلیح به آگاهی و دانش طبقاتی که مبتنی بر نفی هر گونه استثمار و ستم طبقاتی باشد و جز با خاموشاندن انواع جنگهای مرئی و نامرئی علیه کارگران و زحمتکشان همراه با کسب آزادی و دموکراسی برای طبقهی کارگر در جهان میسر نمیگردد. آنانکه با دفاع ایدئولوژیک جنگ و استثمار را بر جهان روا میدارند؛ بطور حتم دوست کارگران و زحمتکشان نخواهند بود.

ادامه مطلب را بخوانيد »
بازنشسته ها قبل از هر چیز باید قدرت و توانایی به اختیار گرفتن تشکیلاتی را که به اسم آنان و با پول آنان و با استناد به حقوق اجتماعی آنان شکل گرفته است را پیدا کنند و به شکل واقعی تشکیلات کانون ها را از آن خود سازند و در آنجا صدای واحدی پیدا کنند و رسانهای هماهنگ در هر فضای ممکن اعم از مجازی و غیرمجازی ایجاد کنند و این صداهای پراکنده را یکجا کرده و در عینحال از این رسانه های متفاوت زمینه نقدِ رفتار منتخبان خود را فراهم سازند تا آنجا که شاهد فرصت طلبی گروهی خاص به نام بازنشستگان نباشند!

ادامه مطلب را بخوانيد »
آنچه که تا به حال در چند نظاره بر گفتگوها داشتهام متاسفانه این ارزیابی را به دست میدهد که این ابزار، تیغ دولبهای است که لبهی تفرقه و انتقام جویی و سرکوبش بُرّان تر است و به همین دلیل پرسشهایی را پیش روی بهرهگیران در این کلابها قرار میدهد که با وجود چنین وضعی آیا شرکت در این اتاق ها مفید است؟

ادامه مطلب را بخوانيد »
شورای کارگری بهعنوان دستاوردی از مبارزهی کارگران برای احقاق و تأمین حقوق خود و دفاع از آنها در برابر معارضان، همانا نیروهای اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک سرمایهداران و سرمایهداری ــ از کمون پاریس گرفته تا مبارزهی کارگران در انقلاب روسیه، انقلاب آلمان، اسپانیا، پرتغال یا امریکای جنوبی ــ شکلی است برای این محتوا، یعنی شکلی است برای سازمانیافتگیِ این مبارزه یا نهادینشدنِ آن. از این منظر، شورا با اتحادیه (سندیکا) یا حزب سیاسی، که آنها نیز دستاوردهای بسیار مهم دیگری از همین مبارزهی طبقاتیاند، تفاوتی ندارد. برای شناخت سرشتنشانها و وجوه تمایز بنیادین شورا یا سازمانیابی شورایی، نخست باید اندکی در سازوکار شیوهی تولید سرمایهداری و سازمانیابی مناسبات اجتماعی بر اساس ملزومات این شیوهی تولید تأمل کرد.

ادامه مطلب را بخوانيد »
معلمان آگاه و پیشرو آنجا که مطالبهی یکسانسازی و یا رتبهبندی را فریاد میزنند در واقع حکم به رفع تبعیض و نابرابری توزیعِ درآمدی دارند و به گونه ای خواستِ مزد مساوی در برابر کار مساوی را بیان می کنند و درست همانجا که خواستِ رتبه بندی را مشروط به کمتر نبودن حقوق از 80% حقوق هیاتهای علمی دارند؛ نشان میدهند که نظام عادلانه ای را در این مبناسازی هدف قرار دادهاند. آنجا که با کالایی سازی و خصوصی شدن آموزش مخالفت میکنند دقیقا مبارزهای صنفی و ملی و همگانی را پی میگیرند و آنجا که بر یکسان سازی حقوق بازنشستگان و پیشکسوتان حرفه ای خود اصرار دارن در پی مبارزه با مخاطراتی هستند که تامین آینده ای پس از اشتغال را تهدید می کند. این درست همان مطالباتی است که سایر کارگران نیز با آن مواجه شده اند.

ادامه مطلب را بخوانيد »
تا زمانی که رئیس جمهور تمایلی به کنار گذاشتن الگوی اساسی نظربایف – یعنی کشور پساشوروی استبدادی که رأس اقتصادش تحت سلطهی سرمایهی خارجی است – نداشته باشد، چرخههای جدید مقاومت پدیدار خواهد شد.

ادامه مطلب را بخوانيد »
تا زمانی که اتحاد جماهیر شوروی برقرار بود در سالگرد مرگ لنین در ۲۱ ژانویه، سخنرانیها و یادبودهایی در هر گوشه ی این کشور پهناور برگزار می شد. اما کاری را که ساکنان یک روستای ازبکی به همین مناسبت انجام دادند، برتولت برشت را چنان برانگیخت که آن را در یک قطعه شعر جاودانه کرد.

ادامه مطلب را بخوانيد »
مشکل اصلی وجود رسانه نیست، مشکل اصلی رویکرد رسانهای به مبارزات کارگری است که غلبهی آن در بلوک راست اپوزیسیون با تمام رسانهها و نهادها و تشکلهایش هم عامدانه و در راستای تضمین استیلای سرمایه بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی است و هم از روی ناچاریِ ناشی از افق طبقاتی ضدکارگری این جریانات. و در چپ ناشی از درونی کردن شکست و غلبهی شکل منحطی از شهیدنمایی که موجب شده ارادهی معطوف به پیروزی در درون چپ انقلابی به شدت کمیاب باشد.

ادامه مطلب را بخوانيد »
در این یادداشت میخواهم توجه شما را به توزیع درآمد در روسیه جلب کنم. در پیوند با روسیه آماری که توانستم دانلود کنم از سال 1961 شروع شده و به سال 2021 ختم میشود. آمارهایی که میتوان دانلود کرد، سهم یکدرصدیها، 10درصدیها و 50 درصد پایینی جامعه را به دست میدهد.

ادامه مطلب را بخوانيد »
اشرف غنی رئیسجمهور سرسپردهی افغانستان، قبل از اینکه ۱۶۹ میلیون دلار را بدزد و با رسوایی از کشور فروشکستهاش فرار کند، در دانشگاههای نخبهی آمریکا شکل گرفت، به او تابعیت آمریکایی داده شد، در بانک جهانی در زمینهی اقتصاد نولیبرالی تربیت یافت، در رسانهها بهعنوان تکنوکرات «فسادناپذیر» تجلیل شد، و اندیشکدههای پرقدرت واشنگتن مانند شورای آتلانتیک او را مدیریت کردند، و به خاطر کتابش «بازسازی کشورهای فروشکسته» به او جوایزی داده شد.

ادامه مطلب را بخوانيد »
دور جدید اعتراضات معلمان با تمرکز بر مسألهی «رتبهبندی» پس از یک دوره رکود اعتراضی آنان بر اثر سیطرهی کرونا بر امور سیاسی کشور، منظومهای جنبشی را در کنار قیام تیر ۱۴۰۰، اعتراضات کارگران (از نفت و پتروشیمیها تا معادن) و کشاورزان (نمونههای اصفهان و کهگیلویه) بوجود آورده که بارقههای امید را نسبت به احیای فضای جنبشی جامعه در برابر یکدستی حاکمیت و سیاستهای راستگرایانهی آن زنده میکند.

ادامه مطلب را بخوانيد »
بنظر می آید تجمعات اخیر معلمان در نود و هفت شهر با پراکندگی تمامی استانها و تحصن دو روز قبل از آن در مدارس و تعطیلی کلاسهای درس در بیش از یکصد و سی و یکصد و نوزده شهر نشاندهنده رشد کمی و کیفی مبارزات برابری خواهانه معلمان است. مبارزاتی که در شکل نوین آن از اوایل دهه هشتاد و دولت موسوم به اصلاحات کلید خورد و تاکنون با فراز و نشیب های فراوان روبرو بوده است.

ادامه مطلب را بخوانيد »
تجربه چهار دهه اخیر نشانگر این واقعیت است که هرچه میگذرد توان طبقه کارگر برای اعمال خواستهها و مطالباتش حتی در چهارچوب این قانون کارِحداقلی بیشتر از دست میرود. تنها موضوع حداقل معیشت و تعیین مزد بر این پایه؛ یکی از مطالباتی است که آماج حریصانه ترین تمایلات سودجویانه سرمایهداری ایران به ویژه طرفداران بازار آزاد نئولیبرالی است.

ادامه مطلب را بخوانيد »
در ایران اگر احزاب سیاسی موجود نتوانند راهی برای خروج از بنبست سیاسی-تشکیلاتی خود بیابند بایستی در انتظار ظهور رقبای سیاسی جدیدی در داخل کشور باشند. اما چگونه میتوان از این بنبست در زمانی که بخش بزرگی از فعالیت احزاب در خارج از کشور صورت میگیرد، بیرون آمد؟ آیا آنچه که لنین و یا مخالفانش در بیش از یک قرن پیش مطرح کردهاند میتواند اهمیتی برای سیاستگذاری امروز چپ داشته باشد؟

ادامه مطلب را بخوانيد »
حکومت علاوه بر نهادهای سراسر مسلح، با دهها نهاد ایدئولوژیک، طبقه کارگر را در هویتهای مختلف از «کارگری و کارمندی» تا «رسمی و غیررسمی»، از قراردادی تا خرید خدمت، ارکان ثالث و … شقه شقه کرده است. هر هویتی نیز که با تغییر بافتار حکومت ضرورت خود را از دست میدهد، مجدداً در نهادهای جدید بازسازی میشود تا رابطه سلطه بین نهاد دولت و کارگران حفظ شود. شبکهی قانونی ـ- و نه فیزیکی ــ این نهادهاست که رابطهی کار و سرمایه را نظم میدهند، در باورها نفوذ کرده است و دولتها را پایدار میکند

ادامه مطلب را بخوانيد »
آنچه که برای سرمایه داری نئولیبرال اهمیت دوچندانی یافته است ایجاد آسایش و امنیت برای سرمایه گذاری و سرمایه داران است والا کیست که نداند قانون کار فعلی کمترین کارکرد را در مناسبات و روابط کار ندارد!؟ چطور میشود با سیطره کامل و سیستماتیک قراردادهای موقت، کوتاه مدت، حجمی و پیمانی سخن از اجرای مصوبات مزدی و نظارت دولت بر آن را به میان آورد!؟

ادامه مطلب را بخوانيد »
در حالیکه واشنگتن به حکم دادگاه بریتانیائی اعتراض کرد که در ژانویه گذشته استرداد جولیان آسانژ به ایالات متحده را غیرممکن دانست، قضات بریتانیا باید مجددا این روزها تصمیم خود را تأیید کنند. اگر آنها این کار را انجام دهند، استرداد آسانژ دیگر ممکن نخواهد بود… مگر در صورت صدور حکم بازداشت جدیدی از سوی آمریکا. نزدیک به ده سال است که افشاگر استرالیایی که با ویکی لیکس خدمات ارزنده ای برای اطلاع رسانی به شهروندان در مورد خلاف کاری های دولت هایشان ارائه کرده ، توسط چندین دولت، به ویژه قدرتمندترین آنها، تحت تعقیب و آزار قرار گرفته است. سازمان سیا حتی نقشه هایی برای کشتن او طراحی کرد. با این حال، مطبوعات غربی به جای حمایت از آسانژ، به غرض ورزی های خود علیه او ادامه می دهند . اگر آسانژ از جمله مخالفان قدرت روسیه یا چین بود، بی شک آنها رفتار دیگری داشتند.

ادامه مطلب را بخوانيد »
وظیفهی این جستار، همگامی با کارگران «ارکان ثالث»، در نقد هویتهای کارگریست. این نقد با دریافت تاریخی از فراز و نشیبِ تسلسل قوانین استخدامی یک قرن گذشته در بخش عمومی و بخش خصوصی پیش میرود. وارد مادهها، تبصرهها و بخشنامهها میشود تا نشان دهد قانون، ابزار حافظ روابط سلطهی طبقاتی و زادگاه هویتهای مختلف کارگران بوده و هست و خواهد بود، و سرشت سلطهگر آن، بایدها و نبایدها، الزامات و دستورها، تعیین تکلیفها و محدودکردنها، این هویتها را مدام بازتولید میکند. قدیمیترین آنها، هویت «رسمی و غیررسمی» است که در مشروعیت دولتِ مدرن ریشه دارد.

ادامه مطلب را بخوانيد »
اما، عدم اعتماد بسیاری از کنشگران به رهبران احزاب بدون دلیل نیست. «محفلبازی»، «باند بازی»، جدایی رهبران از تودهها، عدم توجه به منافع پایههای حزبی، غرق شدن در مبارزات نظری و بیعملی سیاسی و .. همه و همه بیماریهای مزمن تمام احزاب سیاسی بوده است. در نتیجه، فعالین سیاسی نمیتوانند این انتقادات واقعی را فقط با تکیه بر وجود ساختارهای درون جامعه توضیح دهند، همه احزاب گرایش به تمرکز قدرت در دست خود دارند، چگونه میتوان مانع چنین تمرکز ناسالمی شد، ضمن آن که بتوان قدرت و سرعت تصمیمگیری حزب را نگه داشت؟ تمام جنبشهای اجتماعی که خواهان تغییرات رادیکال در جامعه هستند، در صورتی که احزاب سیاسی مناسب خود را نیابند، دیر یا زود بازوی سیاسی خود را بوجود میآورند. اما باید به خاطر داشت که «بیماری» رشد «اشرافیت کارگری»، قبل از معضل الیگارشی حزبی کشف شد. مسلماً این خطر در احزاب تودهای که از همان ابتدا روابط مناسبی میان پایه و حزب وجود داشته است بسیار کمتر است تا حزبی که متکی بر یک پیشوا است.

ادامه مطلب را بخوانيد »
اگر پذیرفته شود که طبقه نه یک چیز بلکه یک پروسه است و طبقه کارگر در جریان مبارزه خود ساخته میشود، حزب در این میان چه نقشی بازی میکند؟ از نظر مارکس بین کارگران مختلف نقاط مشترک فراوانی وجود دارد که مهمترین آن در پروسه پیچیده استثمار همه این کارگران نهفته است. این نقطه مشترک خط سرخی است که همه این کارگران را به هم پیوند میدهد و نشان میدهد که پتانسیل انقلابی معینی در میان کارگران وجود دارد. اما این وظیفه اولیه حزب است که به مثابه واسطه بتواند یک سوژه انقلابی جمعی بنام طبقه کارگر را ایجاد کند

ادامه مطلب را بخوانيد »
اخیرا گروهی خارج از کشور و تعدادی از فعالان کارگری در داخل با طرح شعار جنبش مجامع عمومی با بیان نفی کارآمدی سایر تشکل ها و تاکید بر نفی ظرفیتهای لازم در اعمال اراده مستقیم اعضای این تشکل ها؛ میکوشند مجمع عمومی را به عنوان “پدیده ای حاصل رشد و انکشاف طبقه ی کارگر” و “تشکلی که ابزار اعمال اراده ی مستقیم کارگران” برای مبارزات جاری کارگران معرفی کنند. این مبلغان “مجمع عمومی به عنوان تشکل” متاسفانه بی اعتقاد به جنبش جهانی کارگران جهان و ایران و به همین دلیل ناآگاه از وجود مجامع عمومی به عنوان جنینیترین شکل اعتراضی کارگران از اواخر قرن هیجده به اینسو مدعیاند چون سایر تشکلها به ویژه سندیکاها و اتحادیههای کارگری از نظر ایشان تنها تشکل اقتصادی است و در چهارچوب مناسبات قانونی بورژوازی حاکم بر کشورها ناچار از پذیرش محدودیتهای قانون سرکوبگر بورژوازی هستند، پس قادر نخواهند بود که جنبش کارگری را نمایندگی کنند.

ادامه مطلب را بخوانيد »
یادداشتِ حاضر میکوشد نشان دهد چگونه منطقِ مواجههی دولتِ جدید در مواجهه با مهمترین بحرانِ کوتاهمدتِ اقتصادیِاش یعنی بحرانِ کسری بودجه، به درجات زیادی از توصیههای «ضدانقلاب نولیبرال» تبعیت میکند و از این حیث لازم است کسانی که این دولت را به صفت «انقلابی» متصف میکنند متوجه باشند که در حیطهی اقتصاد تا جایی که به مواجهه با این مهمترین بحرانِ کوتاهمدتِ اقتصادی بازمیگردد نه فقط دولتِ جدید وجهِ انقلابی به معنای برابریخواهانه ندارد، بلکه کاملاً به عکس به نظر میرسد ضد انقلاب است.

ادامه مطلب را بخوانيد »
تا همین اواخر، ناتو جنگ را به پنج حوزه عملیاتی مختلف تقسیم کرده بود: هوا، زمین، دریا، فضا و سایبری. اما با توسعه راهبردهای جنگ شناختی، ائتلاف نظامی ناتو در حال بحث بر روی یک سطح جدید، حوزه ششم است: حوزه انسانی. در تحقیقی با هزینه و حمایت ناتو در سال ۲۰۲۰، این شکل جدید جنگ به وضوح توضیح داده شده است: “در حالی که اقدامات انجام شده در پنج حوزه به منظور تأثیرگذاری بر حوزه انسانی انجام می شود، هدف جنگ شناختی (cognitive warfare) این است که همه را به یک سلاح تبدیل کند.”

ادامه مطلب را بخوانيد »
همانگونه که در نوشتارهای پیشین (۵ و ۷) اشاره شد، ما امروزه در کشورمان در کنار افزایش اعتراضات صنفی، سیاسی و مدنی شاهد افزایش اعتراضات خود جوش و پر از خشم و نفرتِ اقشار مختلف مردم نیز می باشیم که پیوسته رُخداد آنها در حال نزدیکتر شدن به یکدیگر می باشد. احساس می شود که جامعه هم اکنون روی «بمبی اجتماعی» قرار گرفته که هر لحظه احتمال انفجار آن وجود دارد. به باور نگارنده، ورشکستگی دولت و یا انفجار و فروپاشی یک جامعه همواره باید موجب نگرانی کنشگران اجتماعی باشد. فروپاشی و شورش های کور به سود هیچ طبقه، قشر و گروه اجتماعی، هیچ سازمان و حزب سیاسی و هیچ اتحادیه و سندیکای کارگری نمی باشد.

ادامه مطلب را بخوانيد »
وفور استدلال میکند که یکی از ویژگی های اصلی نئولیبرالیسم «رفع نمادسازی» از زندگی است؛ یعنی، توانایی درک تجربۀ شخص، یا به عبارت دقیق تر، روایتی که بواسطۀ آن فرد، هم به صورت فردی و هم به صورت جمعی، وجود خود را شرح میدهد؛ روایتی که در آن وجود فرد را صدای او مینامیم. صدا «فرآیند شرح دادن زندگی فرد و شرایط آن است.» نئولیبرالیسم اندیشه و راهِ سرکوبِ سیستماتیک این صدا است. در این چارچوب، افسردگی بعنوان یک حالت روحی ظاهر میشود

ادامه مطلب را بخوانيد »
این بحثها بهنگام است چون میبینیم که کنشگران سیاسی با این موضوع نسبتی برقرار نکردند و خطر این عدم برقراری نسبت و جا ماندن ایشان از مردم در خیابان این است که عمل در خیابان و در ساحت تجربی پیش میرود اما ایدئولوژی یا گفتمان مشخصی پیرامون آن نیست. در غیاب ائتلافهای دموکراتیک، در غیاب گروههایی از کنشگران که این «خشونت دفاع مشروع» را در جایگاه خودش بنشانند، در غیاب این گفتمانسازی، خطر درغلطیدن تودهای به شکلی از انتقامجویی وجود دارد. اتفاقا کسانی که امروز تلاش میکنند با شکلی از دامنپاکی، هرچه بیشتر خودشان را در سمت گفتمان عدم خشونت نگه دارند، راه را برای آن سر طیف که انتقامجویی هست باز میکنند

ادامه مطلب را بخوانيد »
بی تردید رژیمهای سیاسی برای تامین امنیت و اقتدارِخود تلاش دارند تا مخالفین را به حاشیه برانند و خنثی کنند اما دولتهای سرمایهداری در ایران چه قبل و چه بعد از انقلاب در یک مورد با هم تفاهم جدی و غیرقابل انکاری داشته و دارند و آنهم جلوگیری از توانمندشدن طبقه کارگر و زحمتکشانی است که به سبب استثمار آنها امر سود و انباشت تضمین میگردد و اگر این توانمندی به نقطهای از رشدِ خود برسد تا بتواند در میدان مبارزه منافع متضاد بین کار و سرمایه، قدرتمند ظاهر شود و خواسته های خود را به دولت سرمایه داری تحمیل کند! آنگاه روند تغییرات جدی در آرایش طبقات و مناسباتِ بین طبقات و نتایج حاصل از آن را خطری جدی خواهدشد؛ برای پرهیز از رسیدن به چنین نقطهی عطفی دست به سرکوب و قلع و قمع برای حفظ برتری قوای خود خواهند زد. بی شک اولین سنگرهایی که از سوی سرمایه داری مورد هجوم قرار می گیرد؛ احزاب چپ و سازمان های کارگری با هر نام و نشان خواهند بود. برابر یک قانون و قاعده ی جنگی، سرمایه داری در این جنگ نابرابر علیه نیروی کار ضمن تصرف و در هم کوبیدن مواضع کارگران و زحمتکشان به شدت بر تثبیت مواضع خود اقدام می کند، چگونگی این تثبیت دایره ای از اقداماتی است که برخی از آنها را در طول این نوشتار از بخش اول تا کنون یادآورشدیم.

ادامه مطلب را بخوانيد »
مطلب زیر در تلاش است با توجه به رخدادهای اعتراضی اخیر کارگری در کشورمان، با بازخوانی گوشهای از مبارزات گذشتهی کارگران پروژهای و پیمانی در سالهای منتهی به انقلاب 1357، بخشی از کوشش ومبارزات آغازین و ابتدایی این کارگران را برای داشتن شرایط کار و زندگی بهتر در آن دورانِ را نشان دهد.

ادامه مطلب را بخوانيد »
از نظر من کاربرد مبارزه صنفی بدون نگرش طبقاتی و ایجاد تشکل صنفی بدون نگرشی طبقاتی به آن همواره میتواند تفسیری غیرطبقاتی از مبارزه کارگران و زحمتکشان در کار تشکیلاتی را تداعی کند. کسانی که با این قلم آشنایند می دانند که در توصیف مبارزات کارگری و نام بردن از سازمان های کارگری همواره صفت دو وجهی صنفی- طبقاتی را بکار برده ام . این استفاده ی آگاهانه برای آنست که خاطر نشان سازیم بدون سوگیری طبقاتی هر مبارزه و هر سازمانِ کارگری، امکان انحراف جدی و افتادن به کانال مبارزات صرف اقتصادی را خواهد داشت.

ادامه مطلب را بخوانيد »
در بخش قبلی این نوشتار کوشش کردم تا با اشاره به روندی از الگوی اقتصاد ایران از مشروطیت به این سو جنبش رشد یابندهی کارگری و تاثیرات انکار ناشدنی آن در روند تکوینی طبقه کارگر تا ارتقای آ ن به سطحی متناسب با شرایط سیاسی – اجتماعی و اقتصادی و ایجاد سنت های سازمانیابی پایدار کارگران در طی این فرایند پیچیده را یادآور شوم. چیزی که آقای عظیم زاده منکر آن است. البته کوشش می کنم با برگشت به این دوره تاریخی دلایل آسیب هایی که از بیرون که براین جنبش وارد آمده است، توضیح دهم اما عجالتا به موضوع جنبش نوین ادعایی بپردازیم. البته در اینجا بخاطر آنکه بیشتر با جنبش کارگری مرتبط هستیم، در همین حوزه بحث را ادامه دهم مگر آنکه ناگزیر بنا به ضرورت آسیب شناسانه، بخاطر پیوند هایی که طبقه کارگر با دیگر لایه ها و طبقات دارد به آنها هم بپردازم.

ادامه مطلب را بخوانيد »
چگونه می توان نقش کارگران را در ملی کردن صنعت نفت ندید و به آن اعتبار جنبش نوین اجتماعی نداد و یا اعتصابات و تظاهرات و همچنین فعالیتهای سازمان یافته برای برقراری نظام حقوقی در روابط کار و دستاوردی چون قانون کار را نادیده گرفت و نقش مبارزات کارگران در ایجاد سازمان تامین اجتماعی را بدون تکیه به سازمانیابی آگاهانه و داوطلبانه ی خود کارگران به فراموشی سپرد؟ این تناقض آنجا آشکارتر میشود که آقای عظیم زاده برای نشان دادن آسیب به نوعی علل رشد نایافتگی سطح تشکل یابی در بین کارگران را وجود دستاوردهای گذشته چون 8 ساعت کار و سایر دستاوردهای پیش از رفرم را تنها با این دید ارزیابی می کند که انگار سفره ای آماده برای کارگر از روستا کنده شده پهن شده بود و این نیروی جابجا شده به دلیل زندگی در مناسبات پیشاسرمایهداری، قابلیت لازم را برای تشکل بابی نداشته است چون ضرورتی برای داشتن مواضع منفعتی درک نمی کرده است. پرسش پیش روی چنین تحلیلی این است که طی نیمه دوم دهه چعل نا انقلاب بهمن 1357 آن همه اعتصابات کارگری بر بستر کدام مطالبات و با تکیه بر کدام سنت سازمانیابی شکل گرفته است؟

ادامه مطلب را بخوانيد »
با گسترش دامنه بحران های اقتصادی ناشی از مجموعه سیاست های داخلی و خارجی تاثیرگذار بر اقتصاد و معیشت خانوارهای کارگری، کارگران برای کسب مطالبات برحق خود ناگزیر از درک این واقعیت خواهند بود که جایگاه واقعی آنان کجاست؟ چگونه و با چه ابزارهایی می توان در این جایگاه قرار گرفت و مطالبات خود را به دست آورد؟ چه باید گفت و چگونه؟

ادامه مطلب را بخوانيد »
امیر مصباحی در مقالهی خود زیر عنوان «’مارکسیسم› قومگرا یا قومگرایی ‹مارکسیستی» به میانجی نقد جزوهیِ «آذربایجان و مسئلهی ملیِ» علیرضا نابدل مدعی است که چیزی تحت عنوان «ستم قومی» در ایران وجود ندارد و اگر بخواهیم به مبنای تحلیلیِ کمونیسم مارکسی وفادار باشیم، تنها باید بر مؤلفهی «کار» و مناسبات حاکم بر آن، که به افراد هویت میدهد، تکیه کنیم. از نظر ایشان هویتهای دیگر، اعم از قومی، ملی، مذهبی، جنسی یا جنسیتی، نمیتوانند مبنایِ عملِ کمونیسمِ مارکسی باشند، چرا که همهی آنها هویتهایی غیرطبقاتیاند؛ کمونیسم فقط هویتِ طبقاتیِ انسانها را به رسمیت میشناسد و مبنای سیاستورزیِ خود قرار میدهد.
در این یادداشت کوتاه میکوشم نشاندهم که نتیجهی منطقی چنین رویکردی چیزی جز توتالیتاریسم با صورتک باصطلاح «چپ» و به اسم دفاع از طبقهی کارگر نیست و عملا راه برای یک دولت-ملت مردسالارِ توتالیتر هموار میسازد.

ادامه مطلب را بخوانيد »
اکنون هر مؤسسهٔ مالی در جهان ناچار است از محدودیت های اعمال شده توسطِ خزانه داری در واشتگتن تبعیت نموده و یا به یاری رسانی به پولشویی و عملیاتِ تروریستی متهم گردیده و به شدت توسط ایالات متحده جریمه و یا در لیست سیاه آن قرار گیرد. در عمل، این به معنای آن است که مؤسساتِ عمدهٔ مالی چون بانک ها و شرکت های بیمه اکنون مجبورند مبادلات مالی خود و سیستمِ مالی جهانی را بطور روزمره کنترل نمایند تا از خود در مقابل تحریم های ایالات متحده حفاظت نمایند. از این رو تقریباً همهٔ بانک های عمده ناگزیرند از جنگ مالی واشنگتن علیه کشورهای هدف حمایت نمایند

ادامه مطلب را بخوانيد »
آمار حاشیه نشینی در ایران را امروز ۲۰ میلیون نفر تخمین می زنند. این جمعیت به دلیل بیکاری و یا داشتن کارهای نیمه وقت و عدم تشکل هم می تواند در خدمت یک نیروی ارتجاعی درتقابل با دگرگونی قرار گیرند یا با تشکل و در پیوند با یک نیروی مترقی می تواند در خدمت انقلاب یا دگرگونی های بنیادی قرار گیرد. جمعیت فشرده این قشر در کشور می تواند یکی از عوامل مهم برای سرنوشت سیاسی و دگرگونی آینده درایران باشد. این قشرهم آمادگی برای فاشیسم دولتی و خشن دارند و هم می تواند با یک نیروی مترقی، آزادی و عدالتخواه همراه شود. اعتراضات دی ماه ۹۶ و آبان ماه ۹۸ از زاویه شرکت این گروه در اعتراضات نقطه عطف محسوب می شود

ادامه مطلب را بخوانيد »
نتایج نظرسنجیهای انتخاباتی در این دوره یک یافته مهم و البته مغفول داشت؛ ساختار افکار عمومی از پیش شکل گرفته و سفت و سخت شده است. درحالیکه در سطح نیروهای سیاسی تکاپوهایی –خواه به نفع مشارکت و خواه به نفع رأی ندادن- در جریان بود، ولی عموم مردم از پیش تکلیف خود را روشن کرده بودند. این تب و تاب بر تصمیم مردم اثری نداشت. این یافته مهم، پرسشهایی را پیشروی همه میگذارد که پرداختن به آنها بدون بازنگری در برخی مفروضات و عادتهای سیاسی ممکن نیست.

ادامه مطلب را بخوانيد »
نظر نگارنده اصلا موضوع معرفی وزیر نباید معلمان و فعالان صنفی و تشکلهای مستقل صنفی را از اصل مطالبات منحرف کند چه وزیر باغگلی باشد چه #شیخپشمالدین_کشکولی. به عبارت دیگر بنا بر دلایل زیر وزیر در آموزش و پرورش اهمیت ندارد.

ادامه مطلب را بخوانيد »
از کارگران ساختمانی افغانستانی تا دانشجویانِ افغانستانی ساکن در ایران، از کودکان زبالهگرد تا پزشک و معلم افغانستانی همه یا گریان و دلنگران و در تلاش برای تماس با دوستان و بستگانشان در کابل یا هرات یا …، جملگی خاطرهی روزهای تاریک ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۰ پیش چشمانشان است. سایهی تاریکی در کمین افغانستان است. مردم کرور کرور یا از کشور فرار میکنند یا پنهان میشوند و معلوم نیست چه تعداد برای بهدست طالبان نیفتادن خودکشی میکنند.

ادامه مطلب را بخوانيد »
یکی از عرصههایی که امر بازسازی سیمای یک چپ جدید در آن بسیار کند پیش میرود و غیاب آن خود ِ بازسازی را مختل میکند، بازتعریف حزب، تبیین فلسفهی وجودی آن و فراتر از همه بنای عملی یک حزب چابک، منعطف، چندآوایی در عرصهی نظری و همهنگام دارای برنامهی سیاسی، ارادهی معطوف به عمل و مداخله در سپهر سیاست است. کوشش نیروهای چپ در چند دههی اخیر غالباً گرد نجات نظریهی لنینیستی تحزب میچرخید و روایتی از آن بهدست داده میشد که از آموزههای جزمی استالینی پیراسته شده باشد. این امر اگرچه در جای خود امر نیکویی بهشمار میرود، اما از منظر روح زمانه با مسألهی تحزب پنجه در پنجه نمیافکند. مؤلفان متن حاضر میکوشند در پاسخ به این ضرورت به مارکس برگردند، از آن توشه بردارند، به تجربهی حزب لنینی مراجعه کنند و آن را در جایگاه واقعی خود بنشانند و در پرتو جنبشهای دوران معاصر به بازتعریف مسألهی حزب بپردازند

ادامه مطلب را بخوانيد »
انقلاب 1357، دست آخر و پس از مبارزات درونیِ نیروهای انقلاب، نقطهی ریشهدوانی و شتابگیری و در عینحال دگردیسیِ این گرایش از کار درآمد. این مرحله، همچنین، پروژهی محمدرضا پهلوی برای ازبینبردن ساختار دوگانهی قدرت دولتی – میراث سیاسی انقلاب مشروطه – را به سرانجام رساند

ادامه مطلب را بخوانيد »
هیدایت گرینفیلد: از من خواسته شده تا امروز دربارهی «بازاندیشی سوسیالیسم» صحبت کنم. مایلم این کار را با عبارتبندی جدید این موضوع انجام دهم. موضوع این سخنرانی بازاندیشی سوسیالیسم نیست، بلکه بیشتر بازتعریف خودمان بهعنوان سوسیالیست است. این تغییرعبارت وظیفه را هم سادهتر و هم دشوارتر میکند.

ادامه مطلب را بخوانيد »
ریشه این اعتراض ها در اجرای سیاست های نئولیبرالیستی حاکم بر اقتصاد ایران و به تبع آن حاکم بر صنایع نفت نهفته است که اگر به درستی بخواهیم آنرا بررسی کنیم چاره ای نیست جز آنکه به اقدامات ضد اتحادیه ای و موانع تشکل یابی بعد از انقلاب که اساس آن بر حذف و خنثی سازی اتحادیه های کارگری گذاشته بود و پیش از هر چیز به نوعی سیاست ضد همبستگی اجتماعی کارگری است بپردازیم.

ادامه مطلب را بخوانيد »
میتوان پرسید اعتصابات جاریِ کارگران نفت و گاز ایران چه تمایزی با روند اعتراضات معمولِ کارگری در این کشور دارند و اهمیت آنها در چیست. این متن تلاشیست برای پاسخ به این پرسش. از خلال این پاسخ، همچنین برخی خصلتهای عام وضعیت جهانی طبقهی کارگر در دورهی تاریخی معاصر استنتاج میشوند. از اینطریق، این متن بهسهم خود میکوشد این پرسش را برجسته کند که دلالتهای این وضعیت برای بازتعریف و احیای سیاست طبقاتی و عاملیت تاریخیِ بالقوهی طبقهی کارگر در جهان امروز چیست.

ادامه مطلب را بخوانيد »
چند سالی میشود که «خودگردانی شورایی» بار دیگر بر سر زبانها افتاده است و شعار «نان کار آزادی، اداره شورایی» راه خود را از دانشگاهها و برخی مجتمعهای کارگری و به شکلی محدود، تا خیابان طی کرده است. ایدهای که اگر نخواهیم عینیتیافتگی آن را تا اولین اشکال اجتماعات بشری پی بگیریم، میتوانیم تجربهی درخشان مبارزات کارگری در انقلاب فرانسه و تشکیل کمون پاریس، و بعدها در انقلاب اکتبر را اولین نمونههای تحقق آن در منطق ضداجتماعی سرمایهداری بدانیم.

ادامه مطلب را بخوانيد »
مالجو در این مقاله می کوشد سرگذشت موقتی سازی قراردادهای کاری نیروی کار نفتی در سالهای پس از جنگ هشت ساله را عمدتاً از دریچۀ نگاه خود صاحبان نیروی کار روایت کند.

ادامه مطلب را بخوانيد »
علیرغم اهمیت شوراها در جریان تحولات انقلابی، تاریخ سازمانهای مردمی نظیر شوراها در سایه باقی مانده است. همانطور که پژوهش تازهای در مورد این سازمانها اشاره میکند «کارگران، در انواع موقعیتهای تاریخی و طی بحرانهای متنوع سیاسی و اقتصادی و تحت نظامهای سیاسی مختلف، کنترل محل کار خود را به دست گرفتهاند. با این حال، داستان خودمدیریتیِ کارگران به ندرت بازگو میشود».

ادامه مطلب را بخوانيد »
به دلیل همین «اهمیت» است که بخش غالب جناحهای موسوم به «اصلاحطلب» و «میانهرو» به هیچ عنوان از انتخابات دل نمیکنند چراکه به عنوان بخشی از طبقهی فرادست نیاز دارند حتیالامکان در دستگاه دیوانسالاری حضور و در تصمیمگیریها نفوذ داشته و از منافع ناشی از توزیع منصبها و منابع مالی منتج از آن بهرهمند باشند. آنان هر حقارتی را میپذیرند اما از قدرت دل نمیکنند. اگرچه هیچ برنامهی ایجابی برای حلّ بحرانهای پیش رو ندارند. اگر بسیاری از آنان و سخنگویانشان در آن سوی مرز، لحظهای از «تکرار» خطای مکرر دست برنمیدارند، مهمتر از هر چیز، مسأله منفعت مالی است، برادر!

ادامه مطلب را بخوانيد »
گروههای سلفی در اقلیم کردستان عراق روابط حسنه ای با رژیم جمهوری اسلامی دارند و نمایند ه های آنان بارها به ایران سفر کرده اند. مطمئنن حاکمیت اسلامی ایران و مشخصن نیروی سپاه قدس و وزارت اطلاعات با حمایت و پرورش ایندست از احزاب اسلامی و بکار گیری مبلغین آنها در کردستان ایران، در تقابل با نیروهای کمونیست و جنبش های رادیکال در دل جامعه کردستان ایران دریغ نخواهد کرد.

ادامه مطلب را بخوانيد »
بحث کارگران سایبری و آنلاین موضوعی است که در این موقعیت باید بطور جدی مورد توجه اندیشمندان طبقه ی کارگر قرار گیرد. موضوع تشکل یابی این دسته از کارگران شاید بیش از هر گروه دیگری از کارگران قابلیت فرارویی از قوه به فعل را داشته باشد چرا که ارتباط آنلاین این دسته از کارگران و شناخت آنها از امکان رسانه و یافتن گروه های هم صنف و هم حرفه به مدد توانایی و تخصصی که در استفاده از تکنولوژی رسانه ای دارند، در نوع خود بی نظیر و ممتاز است.

ادامه مطلب را بخوانيد »
چگونه یک نظام سیاسی با تصمیمات نادرست برای خصوصی سازی و سپردن مالکیت مردمی به غیر؛ حاضر میشود تا این اندازه ناامنی اجتماعی و زیان های وارده به اقتصاد و اجتماع را توجیه کند؟ این آن چیزی است که دولت ها طی سالها از دهه هشتاد تاکنون باید پاسخگوی آن می بودند و عجب آنکه هنوز هم دولتمردان مسوول در ردههای مختلف آن دولتها تا به امروز، نه تنهاپس ازشکست این سیاست های به غایت نادرست حاضر به پذیرش مسوولیت خودنیستند بل که نادرستی منطق خصوصی سازی که نتیجه ی آن جز سلب مالکیت عمومیِ خلاف قانون وخلاف حقوق شناخته شده مردم نبوده است را هم نمی پذیرند.

ادامه مطلب را بخوانيد »
برای پرداختن به این موضوع ابتدا لازم میدانم تا به خصوصی سازی از منظر حقوقی نگاهی داشته باشم، سپس به خصوصی سازی از منظر مدیریت اقتصادی از دیدگاه طرفداران ان بپردازم و نشان دهم که بنا به نظر خود مدافعان آن، چرا خصوصی سازی شکست خورده است!

ادامه مطلب را بخوانيد »
امروز مبارزه علیه تهدید بشریت از راه گرایشات منفعت طلبانه سرمایه داری نئولیبرال از پاندومی ویروس کرونا ضرورتی درنگ ناپذیر است. پیش و بیش از هر چیز باید توده های مردم و افکار عمومی را نسبت به وظایف دولت ها برای تامین سلامت و حفظ جان ها و جلوگیری هرچه فوری از قربانی شدن کارگران و زحمتکشان بیشتر در پای این بیماری مرگزا آگاه کرد. مردم باید بدانند دولت ها مسوول حفظ جان و زندگی آنان در قبال هر گونه آسیب ناشی از بلایای طبیعی هستند .” اول ماه می “می تواند میدانی با گستردگی جهان برای مبارزه علیه پاندومی گرونا و به سود واکسیناسیون فوری و رایگان گردد و در این میان شایسته است کارگران آگاه ایران سهم و دین خود را به خانواده، جامعه و مردم ادا کنند.

ادامه مطلب را بخوانيد »