آنچه در حال حاضر باید درس آموز کارگران و نمایندگان آنان باشد این واقعیت است که در صورت نبود مقاومت در برابر تهاجم به قانون کار و مقررات مشابه این قانون در انواع روابط و مناسبات کاری، طبقه کارگر ایران و بازنشستگان این طبقه، چه در بخشهای دولتی و چه خصوصی چه تحت تابعیت از قوانین کار و یا قوانین استخدام کشوری چارهای جز مقاومت و پایداری ندارند. تجربه سالیان تهاجمات چند لایه و مستمر به قوانین کار و تامین اجتماعی نشان داده است که این ویژگی آشکار سرمایه داری است که به هر میزان میدان داشته باشد؛ بهره کشی را به قصد سود هرچه بیشتر و انباشت آن گسترش خواهد داد. تجربه بعد از انقلاب تا کنون به ما آموخته است که همهی راههای ممکن برای بهرهکشی و استثمار جز از راه مقاومت متکی به آگاهی و شعور طبقاتی و باهمدلی و همبستگی کارگران بسته نخواهد شد.
ادامه مطلب را بخوانيد »
بیتردید یکی ازعلل این ناهماهنگی و بیتصمیمی در اجرای مصوبات شورایعالی کار برای کارگران شاغل؛ فشار بیش از حد کارفرمایان بر دولت از طریق انجمنها و کانون و سندیکاهای کارفرمایی و همچنین از سوی صاحبان قدرت در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران است. چرا که پس از تصویب اینمصوبه درشورایعالیکار بلافاصله این فشارها بهدولت منتقلشد تا آنجاییکه اقتصاددانان متعهد به نظام جمهوری اسلامی نیز در دفاع از مصوبه شورای عالی کار دلایل مخالفت کارفرمایان را نادرست خواندند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
جان جهان من بیا
رخصت دیگری مراست
رقص میانه ای دگر
گرچه مراست آرزو
لیک چو نیک بنگری
بیتو بهسر نمیشود
ادامه مطلب را بخوانيد »
یریم که تعدادی از افراد دستگیر شده را بتوان تحت عناوین جعلی مجرمانه به زندان های طولانی مدت هم متهم ساخت! آیا زمینه های نارضایی برطرف خواهد شد؟ آیا با ایجاد سکوت قبرستانی میشود به وضع موجود ادامه داد؟ این همه شواهد تاریخی حاکی از آنست که هیچ دولتی در دشمنی با مردم سرزمینی که بر آن حکومت می کند پایدار نمانده است! این قاعده ای استثنا ناپذیر است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
روزهای سخت و دهشتناکی بر ما مردم میگذرد. سالهاست قلم به دست می گیرم و می نویسم، آنچه را که نشاید و از آنچه باید! اما این روزها به سختی برای انتخاب موضوع با خودم می جنگم که چه را باید بنویسم، از چه بگویم؟ که از درجه اهمیت بیشتری برخوردار باشد که دیگری را نیست؟ از کدام درد و غمی که بر جان مردمان ما افتاده و بر کدام ناروایی که این جامعه را فراگرفته است و به قول شاملو بزرگ:
«بر کدام جنازه زار میزند این ساز؟
بر کدام مُردهی پنهان میگرید
این سازِ بیزمان؟»
ادامه مطلب را بخوانيد »
سخن من خطاب به همه ی کسانی است که بنا به احساس وظایفی که در قبال طبقه کارگر ایران دارند، ناخواسته مباحثی را در مورد تشکلیابی طبقه کارگر ایران در همهی عرصههای تولید، خدمات، کشاورزی، کارگران آنلاین در استارتاپ ها و شیوه های گوناگون کار مزدی توسط کارگران سایبری و خلاصه همهی عرصههای کار و تولید، طرح میکنند و یا به پیش می برند که هیچ ارتباطی با خودسازماندهی طبقه کارگر ندارد!
ادامه مطلب را بخوانيد »
مصاحبه ایلنا با حسین اکبری (فعال مستقل کارگری) در مورد مهمترین مطالبهی کارگران به مناسبت روز جهانی کارگر
موقعیت ضعیف کارگران در شورای عالی کار مانع از این میشود که بتوانند تاثیری در تغییر وضعیت معیشتی خود داشته باشند. مزد و معیشت سالها در شرایط بسیار یکجانبه و غیرعادلانه و غیردمکراتیک تعیین شده است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
در آستانه ی روز جهانی کارگر برای جلوگیری از بیان خواسته ها و مطالبات کارگران پیشاپیش برابر سیاست های رعب انگیز و بازدارنده ی سالهای گذشته تعدادی از کارگران و هواداران جنبش های کارگری را بازداشت می کنند. گویا با بازداشت تعدادی که تلاش کرده اند صدای کارگران و زحمتکشان باشند صورت مساله پاک خواهد شد و عوامل تعیینکننده در گسترش فقر و نابرابری و تبعیض و افزایش فاصله طبقاتی از میان برداشته میشوند. برای کارگران و زحمتکشان راه برون رفت از این شرایط گرچه دشوار و جانگاه ولی ناگزیر است. هیچ نیرویی در درازمدت قادر به جلوگیری از اتحاد سازمان یافته و همبسته ی کارگران نخواهد بود. همهی تلاشهای دولت های سرمایه داری با استقامت و مقاومت کارگران و بکارگیری دانش و آگاهی های همبسته ساز در این طبقه ی بزرگ اجتماعی؛ ناگزیر عقیم خواهد ماند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
حقوق به معنای امتیازی است که فرد در جامعه دارد حالا ممکن است این فرد کارگر باشد در اینصورت ما شاخهای از حقوق را تحت عنوان “حقوق کار” برای کارگر پذیرفته ایم که منطق خودش و تعریف گسترده ی خودش را دارد. وقتی از “حقوق کار” به عنوان یک علم صحبت می کنیم آنگاه روشن میشود که کاربرد “حقوق” به جای مزد تا چه اندازه می تواند گمراه کننده باشد و اگر از “حقوق کار” به عنوان بخشی از علم که در آن موضوع روابط کار چه انفرادی و چه دسته جمعی شرایط انجام کار را در بر میگیرد؛ صحبت می کنیم! معلوم میشود که علم حقوق در عرصه روابط کار تا چه اندازه بر زندگی اقتصادی و اجتماعی کارگران تاثیر دارد. برای روشن شدن این تاثیر و اهمیت آن و فهمیدن تمایز بین “حقوق” و “دستمزد” آگاهی به تعریف ِ”حقوق کار” اهمیت دوچندان پیدا می کند. ببینیم این حقوق کار چیست؟
ادامه مطلب را بخوانيد »
دفاع ایدئولوژیک از جنگ، خصلت توده سست برف را دارد که به شکل بهمن ناگزیر از فرو ریختن است. هر چند در مسیر خود خرابی و نابودی موجودات را رقم میزند، اما پایان عظمتی است که بر پایه ی سستی بنا شده است. این سستی و بی پایگی هر چند بخواهد بر سر منتقدش آوار شود؛ پیشتر سستی و فرو ریختن خود را اثبات می کند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
با شگفتی بسیار شاهدیم که جنگ در اوکراین با حمله ی گازانبری بخش های غربی و اروپایی و شرقی جهان سرمایه و پیشقراولی روسیه پوتین در شرایطی پیش میرود که حزب کمونیست روسیه فدراتیو به رهبری گنادی ریوگانف یکی از آتش بیاران آن شده است و در کنار پوتین با فراهم سازی مقدمات سیاسی و دیپلماتیک آن به سود تهاجم قد برافراشته است و خودشیفتگانی نیز در ایران اعم از وابستگان به قدرت دولتی و به اصطلاح محور مقاومتی ها و بخش هایی از چپ اردوگاهی در کنار و به پشتیبانی از حزب برادر! علیه شعار “نه به جنگ” و “دفاع از صلح” را شعاری برخاسته از شیفتگی به غرب و پشیمانی از چپ بودن نمایش دهند!
ادامه مطلب را بخوانيد »
سال هاست این امیدواری که مدعیان چپ بر خطاهای فاحشِ سیاسیِ گذشته خود بازنگری کنند، دیگر میرود تا به آرزو بدل شود. جهان امروز درگیر پیچیده ترین مناسبات امپریالیستی است و شعار “کارگران جهان متحد شوید” جز با تسلیح به آگاهی و دانش طبقاتی که مبتنی بر نفی هر گونه استثمار و ستم طبقاتی باشد و جز با خاموشاندن انواع جنگهای مرئی و نامرئی علیه کارگران و زحمتکشان همراه با کسب آزادی و دموکراسی برای طبقهی کارگر در جهان میسر نمیگردد. آنانکه با دفاع ایدئولوژیک جنگ و استثمار را بر جهان روا میدارند؛ بطور حتم دوست کارگران و زحمتکشان نخواهند بود.
ادامه مطلب را بخوانيد »
بازنشسته ها قبل از هر چیز باید قدرت و توانایی به اختیار گرفتن تشکیلاتی را که به اسم آنان و با پول آنان و با استناد به حقوق اجتماعی آنان شکل گرفته است را پیدا کنند و به شکل واقعی تشکیلات کانون ها را از آن خود سازند و در آنجا صدای واحدی پیدا کنند و رسانهای هماهنگ در هر فضای ممکن اعم از مجازی و غیرمجازی ایجاد کنند و این صداهای پراکنده را یکجا کرده و در عینحال از این رسانه های متفاوت زمینه نقدِ رفتار منتخبان خود را فراهم سازند تا آنجا که شاهد فرصت طلبی گروهی خاص به نام بازنشستگان نباشند!
ادامه مطلب را بخوانيد »
آنچه که تا به حال در چند نظاره بر گفتگوها داشتهام متاسفانه این ارزیابی را به دست میدهد که این ابزار، تیغ دولبهای است که لبهی تفرقه و انتقام جویی و سرکوبش بُرّان تر است و به همین دلیل پرسشهایی را پیش روی بهرهگیران در این کلابها قرار میدهد که با وجود چنین وضعی آیا شرکت در این اتاق ها مفید است؟
ادامه مطلب را بخوانيد »
معلمان آگاه و پیشرو آنجا که مطالبهی یکسانسازی و یا رتبهبندی را فریاد میزنند در واقع حکم به رفع تبعیض و نابرابری توزیعِ درآمدی دارند و به گونه ای خواستِ مزد مساوی در برابر کار مساوی را بیان می کنند و درست همانجا که خواستِ رتبه بندی را مشروط به کمتر نبودن حقوق از 80% حقوق هیاتهای علمی دارند؛ نشان میدهند که نظام عادلانه ای را در این مبناسازی هدف قرار دادهاند. آنجا که با کالایی سازی و خصوصی شدن آموزش مخالفت میکنند دقیقا مبارزهای صنفی و ملی و همگانی را پی میگیرند و آنجا که بر یکسان سازی حقوق بازنشستگان و پیشکسوتان حرفه ای خود اصرار دارن در پی مبارزه با مخاطراتی هستند که تامین آینده ای پس از اشتغال را تهدید می کند. این درست همان مطالباتی است که سایر کارگران نیز با آن مواجه شده اند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
تجربه چهار دهه اخیر نشانگر این واقعیت است که هرچه میگذرد توان طبقه کارگر برای اعمال خواستهها و مطالباتش حتی در چهارچوب این قانون کارِحداقلی بیشتر از دست میرود. تنها موضوع حداقل معیشت و تعیین مزد بر این پایه؛ یکی از مطالباتی است که آماج حریصانه ترین تمایلات سودجویانه سرمایهداری ایران به ویژه طرفداران بازار آزاد نئولیبرالی است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
آنچه که برای سرمایه داری نئولیبرال اهمیت دوچندانی یافته است ایجاد آسایش و امنیت برای سرمایه گذاری و سرمایه داران است والا کیست که نداند قانون کار فعلی کمترین کارکرد را در مناسبات و روابط کار ندارد!؟ چطور میشود با سیطره کامل و سیستماتیک قراردادهای موقت، کوتاه مدت، حجمی و پیمانی سخن از اجرای مصوبات مزدی و نظارت دولت بر آن را به میان آورد!؟
ادامه مطلب را بخوانيد »
اخیرا گروهی خارج از کشور و تعدادی از فعالان کارگری در داخل با طرح شعار جنبش مجامع عمومی با بیان نفی کارآمدی سایر تشکل ها و تاکید بر نفی ظرفیتهای لازم در اعمال اراده مستقیم اعضای این تشکل ها؛ میکوشند مجمع عمومی را به عنوان “پدیده ای حاصل رشد و انکشاف طبقه ی کارگر” و “تشکلی که ابزار اعمال اراده ی مستقیم کارگران” برای مبارزات جاری کارگران معرفی کنند. این مبلغان “مجمع عمومی به عنوان تشکل” متاسفانه بی اعتقاد به جنبش جهانی کارگران جهان و ایران و به همین دلیل ناآگاه از وجود مجامع عمومی به عنوان جنینیترین شکل اعتراضی کارگران از اواخر قرن هیجده به اینسو مدعیاند چون سایر تشکلها به ویژه سندیکاها و اتحادیههای کارگری از نظر ایشان تنها تشکل اقتصادی است و در چهارچوب مناسبات قانونی بورژوازی حاکم بر کشورها ناچار از پذیرش محدودیتهای قانون سرکوبگر بورژوازی هستند، پس قادر نخواهند بود که جنبش کارگری را نمایندگی کنند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
بی تردید رژیمهای سیاسی برای تامین امنیت و اقتدارِخود تلاش دارند تا مخالفین را به حاشیه برانند و خنثی کنند اما دولتهای سرمایهداری در ایران چه قبل و چه بعد از انقلاب در یک مورد با هم تفاهم جدی و غیرقابل انکاری داشته و دارند و آنهم جلوگیری از توانمندشدن طبقه کارگر و زحمتکشانی است که به سبب استثمار آنها امر سود و انباشت تضمین میگردد و اگر این توانمندی به نقطهای از رشدِ خود برسد تا بتواند در میدان مبارزه منافع متضاد بین کار و سرمایه، قدرتمند ظاهر شود و خواسته های خود را به دولت سرمایه داری تحمیل کند! آنگاه روند تغییرات جدی در آرایش طبقات و مناسباتِ بین طبقات و نتایج حاصل از آن را خطری جدی خواهدشد؛ برای پرهیز از رسیدن به چنین نقطهی عطفی دست به سرکوب و قلع و قمع برای حفظ برتری قوای خود خواهند زد. بی شک اولین سنگرهایی که از سوی سرمایه داری مورد هجوم قرار می گیرد؛ احزاب چپ و سازمان های کارگری با هر نام و نشان خواهند بود. برابر یک قانون و قاعده ی جنگی، سرمایه داری در این جنگ نابرابر علیه نیروی کار ضمن تصرف و در هم کوبیدن مواضع کارگران و زحمتکشان به شدت بر تثبیت مواضع خود اقدام می کند، چگونگی این تثبیت دایره ای از اقداماتی است که برخی از آنها را در طول این نوشتار از بخش اول تا کنون یادآورشدیم.
ادامه مطلب را بخوانيد »
از نظر من کاربرد مبارزه صنفی بدون نگرش طبقاتی و ایجاد تشکل صنفی بدون نگرشی طبقاتی به آن همواره میتواند تفسیری غیرطبقاتی از مبارزه کارگران و زحمتکشان در کار تشکیلاتی را تداعی کند. کسانی که با این قلم آشنایند می دانند که در توصیف مبارزات کارگری و نام بردن از سازمان های کارگری همواره صفت دو وجهی صنفی- طبقاتی را بکار برده ام . این استفاده ی آگاهانه برای آنست که خاطر نشان سازیم بدون سوگیری طبقاتی هر مبارزه و هر سازمانِ کارگری، امکان انحراف جدی و افتادن به کانال مبارزات صرف اقتصادی را خواهد داشت.
ادامه مطلب را بخوانيد »
در بخش قبلی این نوشتار کوشش کردم تا با اشاره به روندی از الگوی اقتصاد ایران از مشروطیت به این سو جنبش رشد یابندهی کارگری و تاثیرات انکار ناشدنی آن در روند تکوینی طبقه کارگر تا ارتقای آ ن به سطحی متناسب با شرایط سیاسی – اجتماعی و اقتصادی و ایجاد سنت های سازمانیابی پایدار کارگران در طی این فرایند پیچیده را یادآور شوم. چیزی که آقای عظیم زاده منکر آن است. البته کوشش می کنم با برگشت به این دوره تاریخی دلایل آسیب هایی که از بیرون که براین جنبش وارد آمده است، توضیح دهم اما عجالتا به موضوع جنبش نوین ادعایی بپردازیم. البته در اینجا بخاطر آنکه بیشتر با جنبش کارگری مرتبط هستیم، در همین حوزه بحث را ادامه دهم مگر آنکه ناگزیر بنا به ضرورت آسیب شناسانه، بخاطر پیوند هایی که طبقه کارگر با دیگر لایه ها و طبقات دارد به آنها هم بپردازم.
ادامه مطلب را بخوانيد »
چگونه می توان نقش کارگران را در ملی کردن صنعت نفت ندید و به آن اعتبار جنبش نوین اجتماعی نداد و یا اعتصابات و تظاهرات و همچنین فعالیتهای سازمان یافته برای برقراری نظام حقوقی در روابط کار و دستاوردی چون قانون کار را نادیده گرفت و نقش مبارزات کارگران در ایجاد سازمان تامین اجتماعی را بدون تکیه به سازمانیابی آگاهانه و داوطلبانه ی خود کارگران به فراموشی سپرد؟ این تناقض آنجا آشکارتر میشود که آقای عظیم زاده برای نشان دادن آسیب به نوعی علل رشد نایافتگی سطح تشکل یابی در بین کارگران را وجود دستاوردهای گذشته چون 8 ساعت کار و سایر دستاوردهای پیش از رفرم را تنها با این دید ارزیابی می کند که انگار سفره ای آماده برای کارگر از روستا کنده شده پهن شده بود و این نیروی جابجا شده به دلیل زندگی در مناسبات پیشاسرمایهداری، قابلیت لازم را برای تشکل بابی نداشته است چون ضرورتی برای داشتن مواضع منفعتی درک نمی کرده است. پرسش پیش روی چنین تحلیلی این است که طی نیمه دوم دهه چعل نا انقلاب بهمن 1357 آن همه اعتصابات کارگری بر بستر کدام مطالبات و با تکیه بر کدام سنت سازمانیابی شکل گرفته است؟
ادامه مطلب را بخوانيد »
با گسترش دامنه بحران های اقتصادی ناشی از مجموعه سیاست های داخلی و خارجی تاثیرگذار بر اقتصاد و معیشت خانوارهای کارگری، کارگران برای کسب مطالبات برحق خود ناگزیر از درک این واقعیت خواهند بود که جایگاه واقعی آنان کجاست؟ چگونه و با چه ابزارهایی می توان در این جایگاه قرار گرفت و مطالبات خود را به دست آورد؟ چه باید گفت و چگونه؟
ادامه مطلب را بخوانيد »
ریشه این اعتراض ها در اجرای سیاست های نئولیبرالیستی حاکم بر اقتصاد ایران و به تبع آن حاکم بر صنایع نفت نهفته است که اگر به درستی بخواهیم آنرا بررسی کنیم چاره ای نیست جز آنکه به اقدامات ضد اتحادیه ای و موانع تشکل یابی بعد از انقلاب که اساس آن بر حذف و خنثی سازی اتحادیه های کارگری گذاشته بود و پیش از هر چیز به نوعی سیاست ضد همبستگی اجتماعی کارگری است بپردازیم.
ادامه مطلب را بخوانيد »
بحث کارگران سایبری و آنلاین موضوعی است که در این موقعیت باید بطور جدی مورد توجه اندیشمندان طبقه ی کارگر قرار گیرد. موضوع تشکل یابی این دسته از کارگران شاید بیش از هر گروه دیگری از کارگران قابلیت فرارویی از قوه به فعل را داشته باشد چرا که ارتباط آنلاین این دسته از کارگران و شناخت آنها از امکان رسانه و یافتن گروه های هم صنف و هم حرفه به مدد توانایی و تخصصی که در استفاده از تکنولوژی رسانه ای دارند، در نوع خود بی نظیر و ممتاز است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
چگونه یک نظام سیاسی با تصمیمات نادرست برای خصوصی سازی و سپردن مالکیت مردمی به غیر؛ حاضر میشود تا این اندازه ناامنی اجتماعی و زیان های وارده به اقتصاد و اجتماع را توجیه کند؟ این آن چیزی است که دولت ها طی سالها از دهه هشتاد تاکنون باید پاسخگوی آن می بودند و عجب آنکه هنوز هم دولتمردان مسوول در ردههای مختلف آن دولتها تا به امروز، نه تنهاپس ازشکست این سیاست های به غایت نادرست حاضر به پذیرش مسوولیت خودنیستند بل که نادرستی منطق خصوصی سازی که نتیجه ی آن جز سلب مالکیت عمومیِ خلاف قانون وخلاف حقوق شناخته شده مردم نبوده است را هم نمی پذیرند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
برای پرداختن به این موضوع ابتدا لازم میدانم تا به خصوصی سازی از منظر حقوقی نگاهی داشته باشم، سپس به خصوصی سازی از منظر مدیریت اقتصادی از دیدگاه طرفداران ان بپردازم و نشان دهم که بنا به نظر خود مدافعان آن، چرا خصوصی سازی شکست خورده است!
ادامه مطلب را بخوانيد »
امروز مبارزه علیه تهدید بشریت از راه گرایشات منفعت طلبانه سرمایه داری نئولیبرال از پاندومی ویروس کرونا ضرورتی درنگ ناپذیر است. پیش و بیش از هر چیز باید توده های مردم و افکار عمومی را نسبت به وظایف دولت ها برای تامین سلامت و حفظ جان ها و جلوگیری هرچه فوری از قربانی شدن کارگران و زحمتکشان بیشتر در پای این بیماری مرگزا آگاه کرد. مردم باید بدانند دولت ها مسوول حفظ جان و زندگی آنان در قبال هر گونه آسیب ناشی از بلایای طبیعی هستند .” اول ماه می “می تواند میدانی با گستردگی جهان برای مبارزه علیه پاندومی گرونا و به سود واکسیناسیون فوری و رایگان گردد و در این میان شایسته است کارگران آگاه ایران سهم و دین خود را به خانواده، جامعه و مردم ادا کنند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
با توجه به بیکاری گسترده نزدیک به ده میلیونی و ناکارآمدی دولت در ایجاد اشتغال های مفید و همچنین بحران های اقتصادی دامنه دار به ویژه در موقعیتهای حاد و خطرناکی چون شرایط کرونایی کنونی و در عین حال نبود تشکل های قدرتمندی که بتواند خواسته های کارگران را در مزد نمایندگی کند و با توجه به ساختار یک جانبه ی شورای عالی کار به عنوان رکن تصمیم گیرنده در این رابطه تصویب مزد توافقی کاملا به زیان کارگران به توافقی ظالمانه؛ در بالاترین حد استثمار کارگر رقم خواهد زد.
ادامه مطلب را بخوانيد »
هرساله دولت هادر ایران در برابر مزد حداقلی کارگران، داستان تازه ای می بافند تا این حداقل مزد بخور و نمیر را که قاعده ی بازی بازتولید نیروی انسانی در دولت های نئولیبرال است را باز هم کاهش دهند و بازی سرکوب مزدی ادامه یابد. بازی در میدان شورای عالی کار که تنها بازندهی همیشگی آن کارگران هستند. این دستاورد همیشگی برای کارفرمایان دولتی و بخش خصوصی در پایان هر سال یا ابتدای سال نو تکرار میشود.
ادامه مطلب را بخوانيد »